خداوندا در آغوشم بگیر امشب

خداوندا در آغوشم بگیر امشب
که من تنهای تنهایم
که من در بین ادمهای دنیایم
ولی با اینهمه انقدر تنهایم
خداوندا تو می دانی
تو راز دل
نهان ذهن
و دور از ذهن ادمهای دیگر را
تو میدانی
خداوندا مرا قلبی زآتش میدادی ای کاش
خداوندا مرا از سنگ خارا میساختی ای کاش
که خاکی بودنم آزرده میدارد تن رنجور و زارم را
مرا اندوهیگین کرده این خاک سرشت من
خداوندا ببخشایم
که گاهی چشم بر تو ببستم تا بینم آدمی دیگر زدنیایت
خداوندا که من باید فقط خود را و ذات پاک زیبای تو را میدیدم و آنگه
دلم سمت تو می آمد
خداوندا ببین من را
ببین آدمهای دنیایت
چه کردند با دل زارم
چگونه زخمها خوردم
چگونه دردها و رنجها بردم
چگونه نصفه بود در دل انها
خداوندا
ببین من را
که من همچون تو تنهایمم
مرا دریاب....
دیدگاه ها (۱۳۸)

دوستت دارم ،به دنیای قشنگت عشق می ورزم ،تو هم بازارگرمی کن ،...

کلن دوستای من تو یه بعد های خاصی بودن مثلن یه اکیپ بود مهدی...

"کسی بی خبر آمد، مرا دست خودم دادکسی مثل خودم غم، کسی مثل خو...

عقاید در مورد یه موضوع بسیاره و متفاوتم هست ؛ من همیشه تلاشم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط