کسی بی خبر آمد مرا دست خودم داد

"کسی بی خبر آمد، مرا دست خودم داد

کسی مثل خودم غم، کسی مثل خودم شاد

کسی مثل پرستو در اندیشه ی پرواز

کسی بسته و آزاد، اسیر قفسی باز

کسی خنده کسی غم، کسی شادی و ماتم

کسی ساده کسی صاف، کسی در هم و بر هم

کسی پر ز ترانه، کسی مثل خودم لال

کسی سرخ و رسیده، کسی سبز و کسی کال

کسی مثل تو ای دوست، مرا یک شبه رویاند

کسی مرثیه آورد برای دل من خواند

من از خواب پریدم، شدم یک غزل زرد

و یک شاعر غمگین مرا زمزمه می کرد ..."



#دکتر_محمود_انوشه
دیدگاه ها (۵۵۵)

خداوندا در آغوشم بگیر امشبکه من تنهای تنهایمکه من در بین ادم...

دوستت دارم ،به دنیای قشنگت عشق می ورزم ،تو هم بازارگرمی کن ،...

عقاید در مورد یه موضوع بسیاره و متفاوتم هست ؛ من همیشه تلاشم...

بار الهی گنهی تیربه چشمانم زد دیده ام سست شد و ننگ به دامانم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط