رفتو تنها شدم تو شبا با خودم
رفتو تنها شدم تو شبا با خودم
دلهره دارمو از خودم بیخودم
اونکه دیر اومدو زود به قلبم نشست
رفتو با رفتنش قلبه من رو شکست
انگاری قسمته فاصله از همو هر جا میری برو ول نکن دستمو
نذار باور کنم رفتنت حقمه نذار دور شم از خدا از خودم از همه
دستمو ول نکن که زمین میخورم
تو بری از همه آدما میبرم
تو خودت خوب میدونی که آرامشی
باید با من بمونی با هر خواهشی
انگاری قسمته فاصله از همو
هر جا میری برو ول نکن دستمو
نذار باور کنم رفتنت حقمه
نذار دور شم از خدا از خودم از همه
تو که دل بردیو رفتی من که افسرده و خستم
من که واسه کنارت بودن رو همه چشمایه خیسمو بستم
رفتو تنها شدم تو شبا با خودم دلهره دارمو از خودم بیخودم
اونکه دیر اومدو زود به قلبم نشست رفتو با رفتنش قلبه من رو شکست
تورو دیدم انگار دلم لرزیدو واسه اولین بار از ته دل خندیدو
با خودم گفتم دیگه تنهاییا تمومه با خودم گفتم آره خدایه من همونه
همون دیوونه که حالمو عوض کرد همون که واسه من وجود اون تولده
نمیدونم چرا از وقتی فهمید دوسش دارم عوض شده
دیگه حتی امروز اسم منم یادت نیست
واست مهم نیست میشن چشام به یادت خیس
دیگه انگار واقعا به حالو روز من حواست نیست , حواست نیست
دستمو ول نکن که زمین میخورم
تو بری از همه آدما میبرم
تو خودت خوب میدونی که آرامشی
باید با من بمونی با هر خواهشی
انگاری قسمته فاصله از همو
هر جا میری برو ول نکن دستمو
نذار باور کنم رفتنت حقمه
نذار دور شم از خدا از خودم از همه
تو که دل بردیو رفتی من که افسرده و خستم
من که واسه کنارت بودن رو همه چشمایه خیسمو بستم
رفتو تنها شدم تو شبا با خودم دلهره دارمو از خودم بیخودم
دلهره دارمو از خودم بیخودم
اونکه دیر اومدو زود به قلبم نشست
رفتو با رفتنش قلبه من رو شکست
انگاری قسمته فاصله از همو هر جا میری برو ول نکن دستمو
نذار باور کنم رفتنت حقمه نذار دور شم از خدا از خودم از همه
دستمو ول نکن که زمین میخورم
تو بری از همه آدما میبرم
تو خودت خوب میدونی که آرامشی
باید با من بمونی با هر خواهشی
انگاری قسمته فاصله از همو
هر جا میری برو ول نکن دستمو
نذار باور کنم رفتنت حقمه
نذار دور شم از خدا از خودم از همه
تو که دل بردیو رفتی من که افسرده و خستم
من که واسه کنارت بودن رو همه چشمایه خیسمو بستم
رفتو تنها شدم تو شبا با خودم دلهره دارمو از خودم بیخودم
اونکه دیر اومدو زود به قلبم نشست رفتو با رفتنش قلبه من رو شکست
تورو دیدم انگار دلم لرزیدو واسه اولین بار از ته دل خندیدو
با خودم گفتم دیگه تنهاییا تمومه با خودم گفتم آره خدایه من همونه
همون دیوونه که حالمو عوض کرد همون که واسه من وجود اون تولده
نمیدونم چرا از وقتی فهمید دوسش دارم عوض شده
دیگه حتی امروز اسم منم یادت نیست
واست مهم نیست میشن چشام به یادت خیس
دیگه انگار واقعا به حالو روز من حواست نیست , حواست نیست
دستمو ول نکن که زمین میخورم
تو بری از همه آدما میبرم
تو خودت خوب میدونی که آرامشی
باید با من بمونی با هر خواهشی
انگاری قسمته فاصله از همو
هر جا میری برو ول نکن دستمو
نذار باور کنم رفتنت حقمه
نذار دور شم از خدا از خودم از همه
تو که دل بردیو رفتی من که افسرده و خستم
من که واسه کنارت بودن رو همه چشمایه خیسمو بستم
رفتو تنها شدم تو شبا با خودم دلهره دارمو از خودم بیخودم
۷.۹k
۲۹ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.