پارت ۵۶
قصر
☆ سلام سرورم
ب.ی: سلام اتفاقی افتاده ؟
☆ ازتون اجازه میخواستم برای زمان کوتاهی جیمین و ببینم
ب.ی : برای چی ؟
☆ توی این مدت که اینجا بود با ایشون دوست شدم حالا میخوام ازشون خداحافظی کنم
ب.ی : فقط برای ۵ دقیقه
☆ ممنونم سرورم
اتاقی که جیمین و کوک توش حبس شدن
☆ جیمین ؟ جونگ کوک ؟
+ هیونگ
ویو جیمین
توی اتاق با کوک زندانیمون کردن تا وقتی که پدرم بیاد برای خودم نگران نیستم ولی کوک چی اگه باباش بفهمه اینجاست ... که در باز شد و هوسوک هیونگ اومد داخل
+ هیونگ
و بدو بدو پریدم توی بغلش
☆ جیمینا خوبی ؟ آسیبی که ندیدی ؟
+ نه خوبم یونگی خوبه ؟
# اونم خوبه
* نامجون هیونگ شمام اینجایی ؟ ته نیومد ؟
# نذاشتیم بیان اگه میومدن خودشون و توی دردسر مینداختن
+ نامجون هیونگ راست میگه
☆ راستی جیمین اینو یونگی داده بهت بدم
# کوک اینم تهیونگ داده ( بله تهیونگم توی خفا برای عشقش نامه فرستاده )
نامه رو از دست هیونگ گرفتم
+ مرسی
☆ خب دیگه باید بریم مراقب خودتون باشید
☆ سلام سرورم
ب.ی: سلام اتفاقی افتاده ؟
☆ ازتون اجازه میخواستم برای زمان کوتاهی جیمین و ببینم
ب.ی : برای چی ؟
☆ توی این مدت که اینجا بود با ایشون دوست شدم حالا میخوام ازشون خداحافظی کنم
ب.ی : فقط برای ۵ دقیقه
☆ ممنونم سرورم
اتاقی که جیمین و کوک توش حبس شدن
☆ جیمین ؟ جونگ کوک ؟
+ هیونگ
ویو جیمین
توی اتاق با کوک زندانیمون کردن تا وقتی که پدرم بیاد برای خودم نگران نیستم ولی کوک چی اگه باباش بفهمه اینجاست ... که در باز شد و هوسوک هیونگ اومد داخل
+ هیونگ
و بدو بدو پریدم توی بغلش
☆ جیمینا خوبی ؟ آسیبی که ندیدی ؟
+ نه خوبم یونگی خوبه ؟
# اونم خوبه
* نامجون هیونگ شمام اینجایی ؟ ته نیومد ؟
# نذاشتیم بیان اگه میومدن خودشون و توی دردسر مینداختن
+ نامجون هیونگ راست میگه
☆ راستی جیمین اینو یونگی داده بهت بدم
# کوک اینم تهیونگ داده ( بله تهیونگم توی خفا برای عشقش نامه فرستاده )
نامه رو از دست هیونگ گرفتم
+ مرسی
☆ خب دیگه باید بریم مراقب خودتون باشید
- ۲.۲k
- ۲۵ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط