مشت میکوبم بر در

مشت می‌کوبم بر در
پنجه می‌سایم بر پنجره‌ها
من دچار خفقانم، خفقان
من به تنگ آمده‌ام از همه چیز
بگذارید هواری بزنم

👤فریدون مشیری
دیدگاه ها (۱)

می کنم الفبا را، روی لوحه ی سنگیواو مثل ویرانی، دال مثل دلتن...

آسمان با دیگران صاف است و با ما ابر دارد می...

یک شب هم باید با هم بیدار بمانیم تا خود صبح . هی چشمهای تو پ...

عشـق تحقیر شده 𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟒︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵‌‌...

غرور اسلیترینی (فصل 2)P4

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط