تو رها در من و من محو سراپای توم

تو رها در من و من محو سراپای توأم
تو همه عمر من و من همه دنیای توأم

دل و جان تو گرفتار نگاه من و من
بس پریشان رخ و صورت زیبای توأم

دلم از شوق تو لبریز و تو دیوانه من
ای تو دیوانه من ، عاشق و شیدای توأم

دل تو صید کمند خم ابروی من است
من که مجنون تو و واله لیلای توأم

نروم لحظه ای از خواب و خیال تو عزیز
من دمادم همه وقت غرقه رویای توأم

تو گل باغ من و مرغ هوایم شده ای
من دلباخته نیز ماهی دریای توأم
دیدگاه ها (۱)

عاقلی بودم به عشق یار دیوانه شدمآشنائی یافتم ازخویش بیگانه ش...

شراب شوق می نوشم به گرد یار می گردمسخن مستانه می گویم ولی هو...

آن روزها نام مرا حتی نمی دانستمن عاشقش بودم ولی گویا نمی دان...

عاشقانه های شبنم درکنارزندگیم

🌱🍒ناز چشمانت نهاده ... عشق بر سیمای تو...سر خوشم چون پروریدم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط