ویو لیا
ویو لیا
با سر درد خیلی خیلی شدیدی از خواب بیدار شدم دیدم همینجوری تو اشپز خونه دراز شده بود، بیخیال شدم رفتم توی حال دیدم ته رو مبل لم داده و داره گیم میزنه ازش متنفرم(اونم از تو متنفره خواهرم😐)
رفتم تو اتاق خیلی معصوم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لیا. تههههههههههههههههه جیغغغغغغغغغغغغغغغغ (جیغغغ بنفشش)
ته. چیشده یا قران یا خدا یا امام هشتممممم(ترس و داد سمت اتاق لیا)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــ*تو اتاق*
ته. یا خدا چیشده؟!
لیا. هقققق سوسكککککککک(کیوت و عرعر )
ته. واد فاز، فازتچنده، کوش
لیا. امممم رفت خب انقدر جیغ زدم رفت خب من خوابم میاد برم یه ساعتی بخوابم
ویو ته
جیغغغغ زد لیا نگران شدم رفتم تو اتاق دردش رو گفت یک دیقه نگاهم افتاد به دست و صورتش کبود بود دلم براش سوخت!!!
شاهکار خودم رو دیدم نمیدم چرا انگار عاشقش دادم نه واقعا عاشقش شدم شدم ولی اون نه چون من انقدر کتکش زدم بعد اون بیاد دلش به من باشه باید یه چند وقتی دلش رو بدست بیارم بعد دیگه به خوبی و خوشی زندگی کنیم
و......
*پرش زمانی به شب*
ویو ته
برای اینکه دلش رو بدست بیارم بهش گفتم غذا درست نکن و رفتم بیرون یه، وکبوکی نودل، کیمچی، جاجانگیمو خریدم
(پسرم بچه دلش باد میکنه😐)
و رفتم خونه دیدم از اته صدای گریه ی لیا میا د رفتم که ببینم چه
لیا. هقققق
ته. چیشده(نگران)
لیا. هقق ت... ه من دل.. م خیلی در د میکنهههههههههههه
ته. پاشو بریم دکتررر بدوووووو
نکنه چیز بدی باشهههه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پرش زمانی به دکتر
ویو ته
موندم تو سالن لیا هم تو رفت تو اتاق دکتر من منطزرش موندم لیا رفت تو اتاق بیمارساتان و دراز شد رو ی تخت و دکترا بالای سرش بعد چند مین یکی از دکترا اومد بیرون با چشای اشکی و گفت.........
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خمارییی
شرطا رو خودتون بزارید لایکا بره بالا گذاشتم
ــــــــــــــــــــــــــــــ
بچه ها یه چیزی درمورد ته ته وقتی عصبی بشه دست خودش نیست و کنترلشو از دست میده و فقط می زنه یا چیز های دیگه یا.......(مثلا)
با سر درد خیلی خیلی شدیدی از خواب بیدار شدم دیدم همینجوری تو اشپز خونه دراز شده بود، بیخیال شدم رفتم توی حال دیدم ته رو مبل لم داده و داره گیم میزنه ازش متنفرم(اونم از تو متنفره خواهرم😐)
رفتم تو اتاق خیلی معصوم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لیا. تههههههههههههههههه جیغغغغغغغغغغغغغغغغ (جیغغغ بنفشش)
ته. چیشده یا قران یا خدا یا امام هشتممممم(ترس و داد سمت اتاق لیا)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــ*تو اتاق*
ته. یا خدا چیشده؟!
لیا. هقققق سوسكککککککک(کیوت و عرعر )
ته. واد فاز، فازتچنده، کوش
لیا. امممم رفت خب انقدر جیغ زدم رفت خب من خوابم میاد برم یه ساعتی بخوابم
ویو ته
جیغغغغ زد لیا نگران شدم رفتم تو اتاق دردش رو گفت یک دیقه نگاهم افتاد به دست و صورتش کبود بود دلم براش سوخت!!!
شاهکار خودم رو دیدم نمیدم چرا انگار عاشقش دادم نه واقعا عاشقش شدم شدم ولی اون نه چون من انقدر کتکش زدم بعد اون بیاد دلش به من باشه باید یه چند وقتی دلش رو بدست بیارم بعد دیگه به خوبی و خوشی زندگی کنیم
و......
*پرش زمانی به شب*
ویو ته
برای اینکه دلش رو بدست بیارم بهش گفتم غذا درست نکن و رفتم بیرون یه، وکبوکی نودل، کیمچی، جاجانگیمو خریدم
(پسرم بچه دلش باد میکنه😐)
و رفتم خونه دیدم از اته صدای گریه ی لیا میا د رفتم که ببینم چه
لیا. هقققق
ته. چیشده(نگران)
لیا. هقق ت... ه من دل.. م خیلی در د میکنهههههههههههه
ته. پاشو بریم دکتررر بدوووووو
نکنه چیز بدی باشهههه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پرش زمانی به دکتر
ویو ته
موندم تو سالن لیا هم تو رفت تو اتاق دکتر من منطزرش موندم لیا رفت تو اتاق بیمارساتان و دراز شد رو ی تخت و دکترا بالای سرش بعد چند مین یکی از دکترا اومد بیرون با چشای اشکی و گفت.........
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خمارییی
شرطا رو خودتون بزارید لایکا بره بالا گذاشتم
ــــــــــــــــــــــــــــــ
بچه ها یه چیزی درمورد ته ته وقتی عصبی بشه دست خودش نیست و کنترلشو از دست میده و فقط می زنه یا چیز های دیگه یا.......(مثلا)
۸.۷k
۳۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.