چندتا حرف باهات دارم خدا...
میگم چرا بامن اینطوری تا میکنی
تومن چی دیدی که باید اینهمه درد
غصه وغم رو اوار کنی روی من چرا باید
همیشه اونیکه کوتاه میاد من باشم
چرا بایدهمیشه من برم جلوی تیغ دیگران از اون بچه گی که مجبور بودم
یه زت رو مادر صدا کنم تا الان باید
منتظر زنی باشم که هیچوقت برای من نبود فقط ازش غصه هایی بجاموند که
هیچوقت نمیگم ...
چرا منم مثل بقیه نیافریدی ببین چقدر
قشنگ رابطه عوض میکنن بعد یه کسایی مثل منو هم افریدی که تواولین
رابطه که نمیشه بگی چون نه سنم سن رابطه بود ونه مثل الان موقعیت نهایتش تامدرسه میرفتم دنبالش اما ۲۰سال منه احمق بخاطر یه مشت افکارپوسیده چشم روی همه ادما بستم
ککاش میشد ادمها یه حافظه جداگونه ای داشتن که دیگه بجای تعریف کردن
گذشته هاشون میزدن فیلمش میومد
تا متهم به دروغ نشی ...
منو کامل نیافریدی خدا قبول کن یه
بخشی از مغز من کار نمیکنه ،اون قسمتی که متعلق به احساسانه من نتونستم هنوز یادبگیرم نهایتا برای کسی که نخواست توزندگیت بمونه نهایتا یکماه خودتو اذیت کن یانتونستم
یادبگیرم هروقت دلم خواست از رابطه
بزنم بیرون اخه وقتی میمونی لهت میکنن ،همچین نابودت میکنن که انگار
دشمن خونی شونو پیدا کردن ،چرا بهم
یاد ندادی که اونزمانی که تو ثروت غرق
بودم وبرام سرو دست میشکوندن جفتک
نندازم که الان برای همون چیزی که تومغز معیوب من فرو کردن به اسم چرک کف دست اینطور تحقیر بشم
اگه منم عقلم میرسید الان بجای اینهمه
بیکسی اطرافم ادمای کوتاه وبلند لول
میخوردن که از بیمزه ترین جک هام میخندیدن وبه چرندیاتم میگفتن شعر
من دلم بدجوری میسوزه واونم تقصیر
توهست خدای من خبلی جاها بدادم رسیدی اما منم حیلی جاهابداد بنده
هات رسیدم....دلم خیلی میسوزه ازاینکه
هیچوقت بکسی ظلم نکردم اما بهم گفتن ظالم ،بکسی خیانت نکردم اما
روزگارمووسیاه کردن بهشون وغاداربودم.
زدن به پای بی عرضه گیم.بخاطرشون
پشت به همه چی کردم اما نه تنها
نخواستن ببینن بلکه بهم چیزهایی رو
نسب دادن که اصلا دروجودم نیست خدایا بنده هات هبچککدوم محبتهامو که
شاید تنها تووبدونی رو نمیدونن ومنو
بدجور قضاوت میکنن من فکرمیککردم
مثل تو فیلمهایه ذوز یه جوری مبفهمن
وهمه چی تموم ميشه...
تموم شد اما این عمرمن بود که تموم. شد چقدر حالم بده وقتی تصورشو میکنم اونلحضه هایی که داشتم درد میکشیدم وخیال میکردم این درد مشترکه اما غافل ازاینکه این تنهایی برای من درد بوده حالم خیلی بده بخاطر اینکه بعنوان
کسیکه بی ازارترین بنده توست اما ازش
میترسندوهنوزم امتحانش میکنند
تومن چی دیدی که باید اینهمه درد
غصه وغم رو اوار کنی روی من چرا باید
همیشه اونیکه کوتاه میاد من باشم
چرا بایدهمیشه من برم جلوی تیغ دیگران از اون بچه گی که مجبور بودم
یه زت رو مادر صدا کنم تا الان باید
منتظر زنی باشم که هیچوقت برای من نبود فقط ازش غصه هایی بجاموند که
هیچوقت نمیگم ...
چرا منم مثل بقیه نیافریدی ببین چقدر
قشنگ رابطه عوض میکنن بعد یه کسایی مثل منو هم افریدی که تواولین
رابطه که نمیشه بگی چون نه سنم سن رابطه بود ونه مثل الان موقعیت نهایتش تامدرسه میرفتم دنبالش اما ۲۰سال منه احمق بخاطر یه مشت افکارپوسیده چشم روی همه ادما بستم
ککاش میشد ادمها یه حافظه جداگونه ای داشتن که دیگه بجای تعریف کردن
گذشته هاشون میزدن فیلمش میومد
تا متهم به دروغ نشی ...
منو کامل نیافریدی خدا قبول کن یه
بخشی از مغز من کار نمیکنه ،اون قسمتی که متعلق به احساسانه من نتونستم هنوز یادبگیرم نهایتا برای کسی که نخواست توزندگیت بمونه نهایتا یکماه خودتو اذیت کن یانتونستم
یادبگیرم هروقت دلم خواست از رابطه
بزنم بیرون اخه وقتی میمونی لهت میکنن ،همچین نابودت میکنن که انگار
دشمن خونی شونو پیدا کردن ،چرا بهم
یاد ندادی که اونزمانی که تو ثروت غرق
بودم وبرام سرو دست میشکوندن جفتک
نندازم که الان برای همون چیزی که تومغز معیوب من فرو کردن به اسم چرک کف دست اینطور تحقیر بشم
اگه منم عقلم میرسید الان بجای اینهمه
بیکسی اطرافم ادمای کوتاه وبلند لول
میخوردن که از بیمزه ترین جک هام میخندیدن وبه چرندیاتم میگفتن شعر
من دلم بدجوری میسوزه واونم تقصیر
توهست خدای من خبلی جاها بدادم رسیدی اما منم حیلی جاهابداد بنده
هات رسیدم....دلم خیلی میسوزه ازاینکه
هیچوقت بکسی ظلم نکردم اما بهم گفتن ظالم ،بکسی خیانت نکردم اما
روزگارمووسیاه کردن بهشون وغاداربودم.
زدن به پای بی عرضه گیم.بخاطرشون
پشت به همه چی کردم اما نه تنها
نخواستن ببینن بلکه بهم چیزهایی رو
نسب دادن که اصلا دروجودم نیست خدایا بنده هات هبچککدوم محبتهامو که
شاید تنها تووبدونی رو نمیدونن ومنو
بدجور قضاوت میکنن من فکرمیککردم
مثل تو فیلمهایه ذوز یه جوری مبفهمن
وهمه چی تموم ميشه...
تموم شد اما این عمرمن بود که تموم. شد چقدر حالم بده وقتی تصورشو میکنم اونلحضه هایی که داشتم درد میکشیدم وخیال میکردم این درد مشترکه اما غافل ازاینکه این تنهایی برای من درد بوده حالم خیلی بده بخاطر اینکه بعنوان
کسیکه بی ازارترین بنده توست اما ازش
میترسندوهنوزم امتحانش میکنند
۱۴.۳k
۱۵ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.