اصطلاحات جالب جبهه های دفاع مقدس
اصطلاحات جالب جبهه های دفاع مقدس:
لاله زار=میدان مین
کله پز=سنگرساز
چشم چران=دیده بان
عشق حوری=عاشق شهادت بودن
ترکش پلو=عدس پلو
برادرعبداللّٰه=برای صدازدن رزمنده ای که اسمش رانمیدانستند
تجدیدی=مجروح شدن وبه شهادت نرسیدن
ایستگاه بدنسازی=ایستگاه صلواتی
اوشین پلو=برنج سفید بدون مخلفات
ایران تایر=پوتینهای بسیجی
ایران گونی=شلوار و اورکت بسیجی ساخت وطن
صلواتی=رایگان
حلواخور=کسی که هرگزشهیدنمیشودوازهمه عملیاتهاسالم بازمیگردد
پالگدکن=نمازشب خوان
بی ترمز=بسیجی،عاشق خاکریزاول(حکایت ازشجاعت وبه کام خطررفتن)
برادران مزدور=نیروهای عراقی ودشمن
آدمکش گردان=امدادگر!کنایه ازناشی بودن نیروهای امدادرسان خصوصادرشرایط عملیاتی
بوی بهشت دادن=به زودی شهیدشدن وبه وصال رسیدن
نورافکن شده=نورانی شده=نوربالا حرکت میکنه=میخواد بپره=کسی که به جهت اخلاص مقدمات شهادت خودرافراهم کرده و حضورقلب بیشتری دارد
التماس پتو=تقاضای جای خوابیدن وبه معنی جابازکردن درکنارخود
باغبان=مسئول واحدتخریب که ازوظایفش کاشتن مین سرراه نیروهای دشمن وجمع کردن مینهای اونهابود
برمیگردم !یابا رخت؛یاباتخت یابایخ:یازنده میمانم،یامجروح میشوم،یاشهیدمیشوم
بوی چلوکباب=بوی شب عملیات
هیئتی خوردن=دست جمعی تویه ظرف غذاخوردن
ترکش اواخواهری=ترکش فوق العاده ریزوناچیزکه بدن راگویی نازمیدادواصابت آن اسباب خجالت بود
ترکش بامعرفت=ترکشی که زوزه کشان می آمدواز بالای سرردمیشدوراه خودش را ادامه میداد وبه کسی آسیب نمیرساند
پل صراط=پلهای چوبی،فلزی،وسیمانی درمناطق عملیاتی
اسلحه بی فشنگ=آفتابه دستشویی! اسلحه ای که گفته میشدرزمندگان درتاریکی شب بارهاباآن از دشمن اسیرگرفتند
اصول سه گانه تدارکات=داشتیم؛تموم شد؛فعلا نداریم به شماتعلق نمیگیره
آهنگران گردان=نیروی خوش صدا
آجر=پنیرمونده وخشک شده
آچار فرانسه=مسئول تدارکات یگان وکسی که به امورمختلف مسلط بود
آچارهمه کاره= چفیه(پارچه ای که ازآن به جای باندزخم،سفره،حوله و...استفاده میشد)
موقعیت سلطان بانو=منزل،زندگی باخانواده
دکمه تقوا=دکمه بالایی پیراهن
اهل دل=طعنه به افرادشکمو
صفحه کلاچ=کوکوسیب زمینی#
لاله زار=میدان مین
کله پز=سنگرساز
چشم چران=دیده بان
عشق حوری=عاشق شهادت بودن
ترکش پلو=عدس پلو
برادرعبداللّٰه=برای صدازدن رزمنده ای که اسمش رانمیدانستند
تجدیدی=مجروح شدن وبه شهادت نرسیدن
ایستگاه بدنسازی=ایستگاه صلواتی
اوشین پلو=برنج سفید بدون مخلفات
ایران تایر=پوتینهای بسیجی
ایران گونی=شلوار و اورکت بسیجی ساخت وطن
صلواتی=رایگان
حلواخور=کسی که هرگزشهیدنمیشودوازهمه عملیاتهاسالم بازمیگردد
پالگدکن=نمازشب خوان
بی ترمز=بسیجی،عاشق خاکریزاول(حکایت ازشجاعت وبه کام خطررفتن)
برادران مزدور=نیروهای عراقی ودشمن
آدمکش گردان=امدادگر!کنایه ازناشی بودن نیروهای امدادرسان خصوصادرشرایط عملیاتی
بوی بهشت دادن=به زودی شهیدشدن وبه وصال رسیدن
نورافکن شده=نورانی شده=نوربالا حرکت میکنه=میخواد بپره=کسی که به جهت اخلاص مقدمات شهادت خودرافراهم کرده و حضورقلب بیشتری دارد
التماس پتو=تقاضای جای خوابیدن وبه معنی جابازکردن درکنارخود
باغبان=مسئول واحدتخریب که ازوظایفش کاشتن مین سرراه نیروهای دشمن وجمع کردن مینهای اونهابود
برمیگردم !یابا رخت؛یاباتخت یابایخ:یازنده میمانم،یامجروح میشوم،یاشهیدمیشوم
بوی چلوکباب=بوی شب عملیات
هیئتی خوردن=دست جمعی تویه ظرف غذاخوردن
ترکش اواخواهری=ترکش فوق العاده ریزوناچیزکه بدن راگویی نازمیدادواصابت آن اسباب خجالت بود
ترکش بامعرفت=ترکشی که زوزه کشان می آمدواز بالای سرردمیشدوراه خودش را ادامه میداد وبه کسی آسیب نمیرساند
پل صراط=پلهای چوبی،فلزی،وسیمانی درمناطق عملیاتی
اسلحه بی فشنگ=آفتابه دستشویی! اسلحه ای که گفته میشدرزمندگان درتاریکی شب بارهاباآن از دشمن اسیرگرفتند
اصول سه گانه تدارکات=داشتیم؛تموم شد؛فعلا نداریم به شماتعلق نمیگیره
آهنگران گردان=نیروی خوش صدا
آجر=پنیرمونده وخشک شده
آچار فرانسه=مسئول تدارکات یگان وکسی که به امورمختلف مسلط بود
آچارهمه کاره= چفیه(پارچه ای که ازآن به جای باندزخم،سفره،حوله و...استفاده میشد)
موقعیت سلطان بانو=منزل،زندگی باخانواده
دکمه تقوا=دکمه بالایی پیراهن
اهل دل=طعنه به افرادشکمو
صفحه کلاچ=کوکوسیب زمینی#
- ۸۸۸
- ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط