می گفت عشق مثل یک بیماری میمونه

می گفت عشق مثل یک بیماری میمونه
که تو هر آدمی یک جور بروز میکنه،
یکی بدبین میشه،
یکی مهربون میشه،
یکی غمگین میشه،
یه سری هم از ترس واگیردار بودن رها می کنن میرن!

من تنها حسی که دارم دلتنگیه،
ولی یه سوال مثل خوره افتاده تو سرم،
اگه دیگه دلتنگ کسی نشم چی...
دیدگاه ها (۱)

نمازم را ادا ڪردم به تڪبیر دوچشمانتمگر در عمق چشمانت موذن زا...

دوست داشتنت بماند برای بعدبگو من با نداشتنت چه کنم؟؟؟

لیلا که شدی... حرف مرا میفهمی...!مجنون تمام قصه ها نامردند...

بارها دلم خواسته استبروم به قهوه خانه روستایی دورخیره شوم به...

کاملا درسته ! این یه اختلاف تاکتیکی نیست !!و فقط زمانی تموم ...

پارت ۳۶ات: بالاخره میتونیم بریم جیمین: اره ات: اخیش بالاخره ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط