زندگیه دیگه گاهی خستهت میکنه

زندگیه دیگه؛ گاهی خسته‌ت می‌کنه
خیلی خسته‌ت می‌کنه،
اونقد که دوس داری خودکارتو بذاری لای صفحات زندگیت وُ یه مدت بری سراغ خودت؛ هیچ‌کاری نکنی، هیچکیو نبینی،
با هیچکی حرف نزنی، حتی نفسم نکشی.
اما مشکل اینجاست
بعد که برمی‌گردی
می‌بینی یه نفر خودکارو از لای کتابِ زندگیت بیرون کشیده
و تو هم یادت نمیاد کدوم صفحه بودی.
گم میشی ..
و هیچی توو دنیا بدتر از این نیست که ندونی کجای زندگیتی.
دیدگاه ها (۱)

هر صبحدر آیینه‌ی جادویی خورشیدچون می‌نگرم او همه من ، من همه...

شب هایِ تابستان ؛یک پشتِ بام بلند می خواهد ،در روستایی بکر و...

یکبار هم نشسته بودم و فکر می کردم چقدر فکر حال همدیگریم؟ خوب...

گوشی اینقدر گرون شده که قبلا گوشیم هنگ‌ میکرد میکوبیدمش به د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط