سکوت با آن قیافه ی بدریختش مظلومانه رو به رویم نشسته و کُ
سکوت با آن قیافهی بدریختش مظلومانه روبهرویم نشسته و کُلت طلاییاش را روی پیشانیام گذاشته!
نمیدانم بمیرم یا فریاد بزنم!
سکوت با آن قیافهی بدریختش مظلومانه روبهرویم نشسته و کُلت طلاییاش را روی پیشانیام گذاشته!
نمیدانم بمیرم یا فریاد بزنم!
۲.۶k
۱۰ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.