کارما 16
#کارما_16
لوهان:می دونی که سطح این گوه خوریت چقد گستردس نه؟
بک با صورتی که به شدت شبیه پاپی بود و با مظلومیت تمام گفت
بک:اه اره هیونگ
لوهان:می دونی که طرف پولداره؟
بک:اره
لوهان:خوب پس چرا زدی تو صورتش؟-
بک:اخه هیونگ بهم پیشنهاد بد بد داد.
لوهان:چه گوهی خورد؟
بک:بهم پیش نهاد داد.
لوهان :غلط کرد به دونسنگ من پیشنهاد می دهد مگه خودشه خواهر ،داداش، مادر نداره
(بابا غیرتی )
اصلان نترس بک زنگ می زنم بابا پدرشو دراره مرتیکه هیز،
حالام پاش دست و صورتتو بشو قصه نخور من پشتتم
بک با صدای بغض داری
بک:ممنون هیونگ♥
و بعد صورت شو در حالی که شبیه پاپی تو بارون مونده بود به لو خیره شد
و باعث شد لو برای هزارمین بار خوشگلی معصومیت دونسنگشو به خودش یاداوری کنه
(صدای زنگ درین درین درین)
لوهان:من پاشم ببینم کیه توام دست و صورتتو بشو غذاتو بخور نبینم گریه کنیا.
بک با همون قیافه مظلومش چند بار سرشو تکون داد و به بلند شد تا دست و صورتشو بشوره.
لوهانم رفت سمت ایفون تا ببینه کی در می زنه
چند دقیقه بعد با صورتی از عصبانیت قرمز شده بود برگشت
تو هال
بک:هیونگ کی بود؟
لوهان:یه کسخلی
بک:وا........کسخل پشت در خونه ما چی کار می کنه ؟
لوهان:غلط اضافه.
بک:هیونگ پس چرا صورتت قرمز شده
لوهان:امماممم...حساسیته
بک:به چی به کسخل
لوهان:یایاااااا....این چه حرفیه بی تربیت، دو روز فرستادمت وردست اون نردبوناا
بک:باشه باشه حالا جوش نزن حالا کی بود این طوری گرخیدی
لوهان:پارک چانیول
بک:@@
لوهان:بک بک یاااا چت شد نترس بچه من پشتتم نمی زارم اذیتت کنه
بک: چی می خواد اومده ؟
لوها:هیچی می گه می خواد باهات حرف بزنه
بک:خوب پس بریم می خوام تکلیفشو مشخص کنم
(دم در)
بک:
من لو رفتیم پایین مرتیکه ی هیز جذاب کثیف،باقلوا
چقد جذاب شده بود با اون پیراهن جذب مشکی و اون جین سیاه براق
بکل با تیپ تو شرکت فرق می کرد یه نگاه به بازوش کردم
یه نگاه به بازوی خودم هوفففف
منم مو خوام
بک:سلام
چان:سلام
لوهان:خب حرفتو بزن
چان:فکر کنم گفته بودم می خوام حرف بزنم اما تنها
لوهان:نمی شه
چان:چرا
لوهان:چو من میگم
چان:تو کی باشی؟
لوهان:هیونگشم گه نمی دونی بدون
چان:باشه به من چه من با خودش کار دارم
لوهان:می خواستی نداشته باشی ،بعد اون کار تو شرکت
چان:اولن که میل کشیدداشته باشم بعدش این مسله بین من و بکهیونه ،بین خودمونم حل می شه
لوهان:به به چه خودمونیم شده نردبون
لوهان:می دونی که سطح این گوه خوریت چقد گستردس نه؟
بک با صورتی که به شدت شبیه پاپی بود و با مظلومیت تمام گفت
بک:اه اره هیونگ
لوهان:می دونی که طرف پولداره؟
بک:اره
لوهان:خوب پس چرا زدی تو صورتش؟-
بک:اخه هیونگ بهم پیشنهاد بد بد داد.
لوهان:چه گوهی خورد؟
بک:بهم پیش نهاد داد.
لوهان :غلط کرد به دونسنگ من پیشنهاد می دهد مگه خودشه خواهر ،داداش، مادر نداره
(بابا غیرتی )
اصلان نترس بک زنگ می زنم بابا پدرشو دراره مرتیکه هیز،
حالام پاش دست و صورتتو بشو قصه نخور من پشتتم
بک با صدای بغض داری
بک:ممنون هیونگ♥
و بعد صورت شو در حالی که شبیه پاپی تو بارون مونده بود به لو خیره شد
و باعث شد لو برای هزارمین بار خوشگلی معصومیت دونسنگشو به خودش یاداوری کنه
(صدای زنگ درین درین درین)
لوهان:من پاشم ببینم کیه توام دست و صورتتو بشو غذاتو بخور نبینم گریه کنیا.
بک با همون قیافه مظلومش چند بار سرشو تکون داد و به بلند شد تا دست و صورتشو بشوره.
لوهانم رفت سمت ایفون تا ببینه کی در می زنه
چند دقیقه بعد با صورتی از عصبانیت قرمز شده بود برگشت
تو هال
بک:هیونگ کی بود؟
لوهان:یه کسخلی
بک:وا........کسخل پشت در خونه ما چی کار می کنه ؟
لوهان:غلط اضافه.
بک:هیونگ پس چرا صورتت قرمز شده
لوهان:امماممم...حساسیته
بک:به چی به کسخل
لوهان:یایاااااا....این چه حرفیه بی تربیت، دو روز فرستادمت وردست اون نردبوناا
بک:باشه باشه حالا جوش نزن حالا کی بود این طوری گرخیدی
لوهان:پارک چانیول
بک:@@
لوهان:بک بک یاااا چت شد نترس بچه من پشتتم نمی زارم اذیتت کنه
بک: چی می خواد اومده ؟
لوها:هیچی می گه می خواد باهات حرف بزنه
بک:خوب پس بریم می خوام تکلیفشو مشخص کنم
(دم در)
بک:
من لو رفتیم پایین مرتیکه ی هیز جذاب کثیف،باقلوا
چقد جذاب شده بود با اون پیراهن جذب مشکی و اون جین سیاه براق
بکل با تیپ تو شرکت فرق می کرد یه نگاه به بازوش کردم
یه نگاه به بازوی خودم هوفففف
منم مو خوام
بک:سلام
چان:سلام
لوهان:خب حرفتو بزن
چان:فکر کنم گفته بودم می خوام حرف بزنم اما تنها
لوهان:نمی شه
چان:چرا
لوهان:چو من میگم
چان:تو کی باشی؟
لوهان:هیونگشم گه نمی دونی بدون
چان:باشه به من چه من با خودش کار دارم
لوهان:می خواستی نداشته باشی ،بعد اون کار تو شرکت
چان:اولن که میل کشیدداشته باشم بعدش این مسله بین من و بکهیونه ،بین خودمونم حل می شه
لوهان:به به چه خودمونیم شده نردبون
۷.۴k
۰۴ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.