بزارید براتون داستانی از محبت خدا رو تعریف کنم

بزارید براتون داستانی از محبت خدا رو تعریف کنم 🙃
جوانی خسته میاد خونه از کاری خدا بهش میگه بلند شو بنده ام نمازت رو بخون میگه خدایا حال ندارم سه الا چهار رکعت زیادهه خیلی زیاده خدا میگه حداقل دو رکعت بخون میگه خدایا اومدم سر جام دیگه حال ندارم بلند بشم 😔💔خدا بهش میگه باشه بنده ام صلوات بفرست یا قرآن بخون میگیره می‌خوابه 🥺💔اذان صبح میشه اذان رو میگن خدا به فرشته هاش میگه برید بیدارش کنید سه الا چهار بار بیدارش می‌کنند بیدار نمیشه بیدارش می‌کنند بیدار نمیشه بعد فرشته ها به خدا میگن نمیخوای دست بردار بشی اون حتی براش تو مهم نیستی 😔💔با اینکه خدا بی نیاز از همه چیز همه کسه میگه بنده ی منه میگه اگر من کمکش نکنم اگر من راهیش نکنم کی میخواد کمک کنه راهیش کنه بارها شده میرم و میام تا شروع کنه نمازش رو باز
مومن قبلی خودم بشه با اینکه خدا بی نیاز از همه چیز ولی....😔💔
#شهدا_شرمنده_ایم🥺💔
#خدا_شرمنده_ایم🥺💔
دیدگاه ها (۰)

#سردار_دلها🥺#my_hero🥺💔#قهرمان_من🙂سخنی از حاج قاسم🥺قربانی مهم...

الحمدالله که نوکرتم الحمدالله که مادرمی 🥺💔ای من به فدای تو م...

اگر بخوای همه چیز تغییر میکنه همه چیز:)فقط با یک بسم الله گف...

#my_hero🥺💔#قهرمان_من 🙃 #سردار_دلها🥺این همه از شهید ها صحبت ک...

چیزی با اسرار از خداوند نخواه

پارت۶۹

یادته همیشه می گفتم دوس دارم از دور ببینمت؟ بعد تو لجباز می ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط