یکی یک شب سوی ا دست بلند کرد وگفت ...

یکی، یک شب ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻪ سوی ﺧﺪا دست بلند کرد وگفت : #پروردگارا ﺑﮕﯿﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ... ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ #ﻧﺪﺍ ﺁﻣﺪ: #ﮔﻮﺷﯿﺘﻮ ﺑﺪﻩ...
طرف ﺳﺮﯾﻊ رفت ﺯﯾﺮ پتو، ﺧور و پوف ﮐﺮﺩ…
... ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻧﺪﺍ ﺁﻣﺪ: چی شد...?!
...گفت: هیچی بیخیال!! خر ما از کره گی دم نداشت!
دیدگاه ها (۲)

سَلَامٌ عَلَيْكُمْ عزیز دل!♥ صبحتون بخیر 🌹 طاعاتتان قبول...

حکایت #فارسنامه از #اسطخر و #مرودشت و بنای تخت #جمشید...

🌹سوره نور آیه چهل

😃 خبر فوری! 🔴 ️⚽️سرمربی تیم ملی ایران انتخاب شد : ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط