زندگی.. زندگی..
زندگی.. زندگی..
دلم گرفته دیگه حوصله صدا کردن زندگیمو ندارم ..ای کاش یکی بود..
از اینجا به بعد زندگیمو ...
تنهام..خیلی تنهام...
نمیفهمم چرا هنوز زندم..
فقط چند ماه طول کشید..که مثل یه نقطه سفید تو سیاهی گم بشم..
دارم هرروز از روز قبل کوچیکو کوچیکتر میشم یه حجم ناپدید...
خدااا ببین ...هر روز داری یه دلخوشیه زندگیمو میگیری،و عین خیالتم نیست
همه وقتی یکی میمیره دفنش میکنن بعد مرده رو تنها میزارنو میرن حتی نمیدونن مرده بعد دفن شدن زنده میشه و میترسه وباهمه بی رحمی میزارنشو میرن وفقط اشکای بی جونشونو بدرقه راهش میکنن..
بهترین دوستت بره زیر خاک بعد تو نتونی کاری کنی...
یکی از دلخوشیات،مرحم دردات،از پیشت بره بعد تو فقط تماشا کنی و ذره ذره جون بدی...
خدایا دیگه با عزیزام امتحانم نکن
این بار مرگ و سراغ من بفرست
خدایا تو که گفتی اسممو صدا بزن قلبت آروم بگیره من که تمام دیشب فقط اسمتو فریاد زدم چرا قلبم آتیشه...
الا بذکر الله تطمئن القلوب...
پس چرا رو من تاثیر نداره...
گاهی تو خلوتم دلم برای خودم تنگ میشه
برای همون مریم سابق که دیگه وجود نداره...
دیگه میلی به بودن ندارم....
ظرفیتم تکمیله...
خدا..
چقدر صدات کردم و تو چقدر نشنیدم گرفتی دیگه صدات نمیکنم بزار ناپدیدتر شم..بعد یه مدت طولانی رو صفحه ی مجازی نوشتم اما هی خدا ..هرچقد مینویسم بدتر میشم شبا میخوابم درحالی که بیدارم..روزا بیدارم درحالی که خوابم..میدونی!!حس خوبی ندارم نمیدونم نفس میکشم یا نه!
این منم !
منی که دیگه من نیست..یاد یه شعر افتادم اما نمیدونم کجا خوندم...
من به مردن راضیم اما نمیاید عجل..
بخت بدبین از عجل هم ناز میباید کشید..
دلم گرفته دیگه حوصله صدا کردن زندگیمو ندارم ..ای کاش یکی بود..
از اینجا به بعد زندگیمو ...
تنهام..خیلی تنهام...
نمیفهمم چرا هنوز زندم..
فقط چند ماه طول کشید..که مثل یه نقطه سفید تو سیاهی گم بشم..
دارم هرروز از روز قبل کوچیکو کوچیکتر میشم یه حجم ناپدید...
خدااا ببین ...هر روز داری یه دلخوشیه زندگیمو میگیری،و عین خیالتم نیست
همه وقتی یکی میمیره دفنش میکنن بعد مرده رو تنها میزارنو میرن حتی نمیدونن مرده بعد دفن شدن زنده میشه و میترسه وباهمه بی رحمی میزارنشو میرن وفقط اشکای بی جونشونو بدرقه راهش میکنن..
بهترین دوستت بره زیر خاک بعد تو نتونی کاری کنی...
یکی از دلخوشیات،مرحم دردات،از پیشت بره بعد تو فقط تماشا کنی و ذره ذره جون بدی...
خدایا دیگه با عزیزام امتحانم نکن
این بار مرگ و سراغ من بفرست
خدایا تو که گفتی اسممو صدا بزن قلبت آروم بگیره من که تمام دیشب فقط اسمتو فریاد زدم چرا قلبم آتیشه...
الا بذکر الله تطمئن القلوب...
پس چرا رو من تاثیر نداره...
گاهی تو خلوتم دلم برای خودم تنگ میشه
برای همون مریم سابق که دیگه وجود نداره...
دیگه میلی به بودن ندارم....
ظرفیتم تکمیله...
خدا..
چقدر صدات کردم و تو چقدر نشنیدم گرفتی دیگه صدات نمیکنم بزار ناپدیدتر شم..بعد یه مدت طولانی رو صفحه ی مجازی نوشتم اما هی خدا ..هرچقد مینویسم بدتر میشم شبا میخوابم درحالی که بیدارم..روزا بیدارم درحالی که خوابم..میدونی!!حس خوبی ندارم نمیدونم نفس میکشم یا نه!
این منم !
منی که دیگه من نیست..یاد یه شعر افتادم اما نمیدونم کجا خوندم...
من به مردن راضیم اما نمیاید عجل..
بخت بدبین از عجل هم ناز میباید کشید..
۴.۹k
۲۹ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.