پارت چهاردهم گمشده ای شرق

ا.ت: نه ولی یادمه صداش میکردم. ببر مهربون.
تهیونگ: ممم خب من کلی به جیمین التماس کردم تا بهم گفت پس دلخور نشو ازش. تو پشت گردنت ماه گرفتگی داری؟
ا.ت خندید و گفت: اره. ولی من اون جیمینو ببینم که اینو بهتون گفته. آخه دیشب اینقدر بهش سپردم که اینو به کسی نگه که حد نداره.
تهیونگ: چرا مگه چه اشکالی داره؟
ا.ت: خب مادرم همیشه بهم میگفت وقتی بدنیا اومدم بخاطر ماه گرفتگی که پشت گردنم داشتم همه منو نحس صدا میکردن و کل عمرم منم پنهونش کردم ولی دیشب بخاطر مدل مویی که بسته بودم جیمین دیدش. خنده ای کرد و ادامه داد: یادمه داداشم یه ماه گرفتگی قلابی دقیقا مثل مال من تتو کرد تا هیچوقت بخاطرش شرم نکنم.
تهیونگ دستی به گردنش کشید و گفت: میدونی داداشت زنده اس یا نه؟ (تهیونگ تو دلش گفت: امیدوارم بگه که فکر میکنه من مردم.)
ا.ت: مممم راستش دقیق نه مادرم توی وصیت نامش نوشته بود که زندس و احتمالا هنوزم مافیاس ولی خب وقتی کوچیک تر بودم همیشه بهم میگفت اون مرده بخاطر همین خودمم نمیدونم.
تهیونگ: اگه پیداش کنی....
نزاشتم جمله اش تموم بشه و گفتم: شما میشناسینش. بگین تو رو خدا اونو تاحالا دیدین؟
خب بزارین یه چیزی بگم از اونجایی که پست ها معمولا کامنت نداره وقتی خواستم فصل دوم رو شروع کنم با لایک نظرسنجی میشه.
دیدگاه ها (۰)

فصل دوم یا اشتباه نابخشودنی

یوهووووووووووووو🥳🥳🤩

اینم فعال های کوچولومون ❤️😍🥹

فعال چهارممون :)

پارت اضافه گمشده ای شرق

love Between the Tides¹⁹(باید اعتماد میکردم یا نه) بعد از چن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط