زیبا ترین رویا pt21

زیبا ترین رویا pt21
ویو ا.ت:
حوصلم پوکیده بود داشتم با گوشیم ور میرفتم نگاهی به ساعت انداختم ساعت ۰۹:۳۰ بود به میا گفتم
ا.ت:میا چطوره بریم بار
میا:آرهههه خیلی وقته نرفتیم....جونگکییی،هانوللل،هاناااا،لیاااا
همشون:بلهههه
ا.ت:بریم بار
جونگکی:من برم باز بپوشم
ا.ت:خدایااا جونگکی تو چرا اینقد منحرفی
ویو ا.ت:
رفتم تو اتاقم لباس مشکی تقریباً باز پوشیدم (اسلاید۲) نگاهی به اندامم انداختم یه میکاپ لایت کردم و رفتم پایین بعدشم باهم رفتیم سوار ماشین میا شدیم و تو راه داشتیم درمورد فردا چیار کنیم حرف میزدیم تا رسیدیم به بهترین بار کره (به به) رفتیم داخل خیلی شلوغ بود رفتیم یه جایی نشستیم
گارسون:چی میل دارین
ا.ت:ویسکی ۵۰ درصد
میا:منم همینطور
جونگکی:ویسکی ۹۹ درصد
لیا:منم که ویسکی ۵ درصد
هانول و هانا:ویسکی ۶۰ درصد
نایون:منم ویسکی ۱ درصد میترسم بهم تجاوز کنن
گارسون:باشه
جونگکی ویو:
دنبال یه پسر خوشتیپ بودم که شدهر آیندم باشه همه جا رو با دقت نگا میکردم تا اینکه تهیونگ رو با جیهوپ و جونگکوک و جیمین و شوگا و جین دیدم باهم بگو بخند میکردن تا اینکه سفارشمون رسید منم که کلی میخوردم کلا مسته مست بودم حالم دست خودم نبود رفیتم خونمون...

کافیه دیگهههه