رها کن

رها کن
نفسی را که حبس کرده ای
رها کن چشمت را
من که دریا نیستم
و تو خوب می دانی
در مه ای
که از هوای تو برخاسته
غرق شدن
مردن نیست

#یاور_مهدی_پور

از کتاب؛ #دم_دمای_تو
دیدگاه ها (۱)

نمی‌دونم درسته یا نه ولی آدما فقط تا وقتی که کشفت نکردن, برا...

گاهی آدم می خواند،رمانی نیمه تمام دارد، می‌رود خانه، چای دم ...

نگران این نباشکه زندگی‌ات زیر و رو شود،از کجا معلوم زیرِ زند...

#یک_جرعه_کتاب چرا بعضی از دوستی‌ها صمیمانه‌تر از بیشتر ازدوا...

از همان روزی که در باران سوارم کرده ایبا نگاهت هیچ می دانی چ...

با همه ی بی سر و سامانی امباز به دنبالِ #پریشانی امطاقتِ #فر...

دلم کنار تو یک کوه، شانه می خواهدو با تو گوشه ی دنجی شبانه م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط