فروشنده عشق
فروشنده عشق
part②③
~مکالمه هوپی و تهیونگ~
تهیونگ: جانم؟
جیهوپ: کجایی؟
تهیونگ: تو بخش پیش این دختره ام
جیهوپ: من تو حیاطم بیا اونجا
تهیونگ: واس چی؟
جیهوپ:تو بیا میگم بهت
تهیونگ: اوک دارم میام
جیهوپ: اوک
ویو تهیونگ:
چند ثانیه زل زدم به صورتش و بلند شدم تا از اتاق برم بیرون
وقتی رفتم بیرون یه پرستارو دیدم که پاشت رد میشد
تهیونگ: ببخشید؟
پرستار: بله بفرمایید؟
تهیونگ: میشه تا وقتی من برگردم پیش همسرم بمونید؟(همسرت؟)
پرستار: اممم.... خب من یکمی کار دا.....
چندتا تراول از جیبم در اوردمو دادم بهش
تهیونگ: دیگه الان فک کنم بمونی دیگه؟
پرستار: بله چشم
تهیونگ: این کارته منه شمارمم روشه اگه اتفاقی افتاد بزنگ بیام
پرستار: چشم
شرایط پارت بعد👇🏻
لایک: 32
کامنت: 40
part②③
~مکالمه هوپی و تهیونگ~
تهیونگ: جانم؟
جیهوپ: کجایی؟
تهیونگ: تو بخش پیش این دختره ام
جیهوپ: من تو حیاطم بیا اونجا
تهیونگ: واس چی؟
جیهوپ:تو بیا میگم بهت
تهیونگ: اوک دارم میام
جیهوپ: اوک
ویو تهیونگ:
چند ثانیه زل زدم به صورتش و بلند شدم تا از اتاق برم بیرون
وقتی رفتم بیرون یه پرستارو دیدم که پاشت رد میشد
تهیونگ: ببخشید؟
پرستار: بله بفرمایید؟
تهیونگ: میشه تا وقتی من برگردم پیش همسرم بمونید؟(همسرت؟)
پرستار: اممم.... خب من یکمی کار دا.....
چندتا تراول از جیبم در اوردمو دادم بهش
تهیونگ: دیگه الان فک کنم بمونی دیگه؟
پرستار: بله چشم
تهیونگ: این کارته منه شمارمم روشه اگه اتفاقی افتاد بزنگ بیام
پرستار: چشم
شرایط پارت بعد👇🏻
لایک: 32
کامنت: 40
۸.۱k
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.