وقتی تو مدرسه برات قلدری میکردن

وقتی تو مدرسه برات قلدری میکردن
فصل۲
پارت۱۵
سوبین محو خنده‌ات شده بود.....
+وایییی(خنده) تورا میخواند؟؟؟؟(خنده شدیددد)
-چیه؟
بالاخره صدای گریه قطع شد....
+اوه خونه چقدر ساکت شد
-همینو بگو
یونجون بچه بغل اومد پایین...
&اینم فرشته‌ی خوش‌اخلاق بابا
یی‌جو هم اومد پایین و خودش رو روی مبل پرت کرد
٪عزیزم اگر نبودی چیکار میکردم؟
&مجبور بودی پرنسس کوچولو رو تنها بزرگ کنی
٪مرسی که هستی
&عزیزم بدون تو زندگی برام ممکن نیست
٪عزیزممممممم(اشک)
+اههه بسه دیگه تمایلی به دیدن عشقولانه‌هاتون ندارم
-منم همینطور
&٪بی ادباااااااااا!!!!!!!!!!!!!!
+-عههههههههه
دوباره صدای گریه های‌ خواهرزاده‌ت بلند شد.....
&واییییییی دوباره!!!!!
٪دوباره نه
٪عزیزم تو بشین من آرومش میکنم
&باشه بیا بغلش‌ کن
یی جو بچه رو از یونجون گرفت و بردش داخل اتاق دخترشون
&تک تک لحظات عمرم رو ممنون یی‌جو‌ام
-ای عاشق
دیدگاه ها (۱)

وقتی تو مدرسه برات قلدری میکردن فصل۲ پارت۱۶-+اَه اَه اَه&بری...

وقتی تو مدرسه برات قلدری میکردن فصل۲پارت۱۷+پس تو برای من؟؟.....

وقتی تو مدرسه برات قلدری میکردن پارت ۱۲اسلاید دوم لباس سوبین

وقتی تو مدرسه برات قلدری میکردن پارت ۱۱اسلاید اول لباس یونجو...

#عشق_جنایت 🔪پارت 58یِنا:ببینافتادم رو بادیگارده و چاقو رو بر...

سناریو

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط