تک پارتی شوگا
تک پارتی شوگا
ویو ا/ت:من ا/تم یه دختر خیلی پر انرژی و شاد که همیشه شاده و باعث خنده همه ی میشه بقیه اینطور فکر میکنن ولی مثل اینکه باید یه بار دیگه خودمو معرفی کنم سلام من یه دختر درونگرا که اختلال استرس و استرس اجتماعی داره خلاصه که خیلی خوب نیستم ولی یه نفر هست که باهاش حالم خیلی خوبه
ویو شوگا:
سلام من شوگام و دوس پسر ا/ت هستم خیلی دوسش دارم ولی حس میکنم که سرد شده راستش اون خیلی اخلاقش به من شبیه هست انگار که همزاد من هست
×سلام عزیزم وقت داری؟
+آره،واسه چی؟
×میخوام ببینمت...همون کافه ی همیشگی ساعت ۸
+باشه
ا/ت ویو
راستش یه مدتی هست که قلبم خیلی درد میگیره قبلن هم حالم بد میشد ولی نه در این حد تا ۸ خیلی وقت داشتم پس لباسامو پوشیدم و رفتم دکتر
(علامت دکتر*)
*سلام بفرمایید
+راستش یه مدتی هست قلبم خیلی درد میگیره و قابل تحمل هست
*خب بهتره یه چکاب بدید
چند مین بعد
*متاسفم ولی دیر اقدام کردید
+یعنی چی؟
*به دلیل استرس زیاد و شک عصبی متداوم قلبتون خیلی ضعیف شده باید عمل کنید وعملتون هم درصد مردن و زنده موندن برابره باید بیبینیم میتونی دووم بیاری یانه
+راه دیگه ای نیست؟
*خیر
+خیلی ممنون خدافظ
*خدافظ
پرش زمانی به شب
×کجایی؟
+یکم دیگه میرسم
چند مین بعد
+سلام
×سلام عزیزم خوبی؟
+آره،واسه چی میخواستی منو بیبینی؟
×راستش میخواستم باهات حرف بزنم،چیزی شده؟خیلی رفتارت سرد شده انگار از روی اجبار پیشمی
+آره،از روی اجبار پیشتم دیگه خسته شدم بیا به هم بزنیم
×چی؟
+نشنیدی چی گفتم؟بیا بهم بزنیم دیگه دوست ندارم
ویو ا/ت
همش دروغ بود من هنوز عاشقانه میپرستیدمش بی نهایت دوستش داشتم ولی وقتی احتمال زنده بودنم مشخص نیست چرا باید بیشتر از این اذیتش کنم
+آشنایی با تو وا خاطراتم با تو واقعا فوق العاده بود ولی دیگه نمیتونم ببخشید،خدافظ
×داری میری دیگه نه؟بدون که من هنوز دوست دارم و نمیبخشمت بابت اینکار بهتگفتم فرصت آخرمه ولی بازم نابودش کردی از تو توقع نداشتم
ا/ت ویو
حرف هاش خیلی آزار دهنده بود نمیتونستم نمیدونم چجوری ولی خودمو به خونه رسوندم پاهام توان راه رفتن نداشت سرم گیج میرفت و افتادم زمین فکر کنم این آخرشه چقدر بد که حتی بدون اینکه شانسمو امتحان کنم دارم میمیرم ولی چه بهتر دیگه عذاب نمیکشم و سیاهی
×ا/ت عزیزم پاشو میدونی چند وقته رفتی؟چرا بهم نگفتی مریضی؟نمیبخشمت چرا تنهام گذاشتی؟منو اینجا تنها گذاشتی و رفتی اشکال نداره چه زود چه دیر میام پیشت عزیزم راحت بخوابی
ویو ا/ت:من ا/تم یه دختر خیلی پر انرژی و شاد که همیشه شاده و باعث خنده همه ی میشه بقیه اینطور فکر میکنن ولی مثل اینکه باید یه بار دیگه خودمو معرفی کنم سلام من یه دختر درونگرا که اختلال استرس و استرس اجتماعی داره خلاصه که خیلی خوب نیستم ولی یه نفر هست که باهاش حالم خیلی خوبه
ویو شوگا:
سلام من شوگام و دوس پسر ا/ت هستم خیلی دوسش دارم ولی حس میکنم که سرد شده راستش اون خیلی اخلاقش به من شبیه هست انگار که همزاد من هست
×سلام عزیزم وقت داری؟
+آره،واسه چی؟
×میخوام ببینمت...همون کافه ی همیشگی ساعت ۸
+باشه
ا/ت ویو
راستش یه مدتی هست که قلبم خیلی درد میگیره قبلن هم حالم بد میشد ولی نه در این حد تا ۸ خیلی وقت داشتم پس لباسامو پوشیدم و رفتم دکتر
(علامت دکتر*)
*سلام بفرمایید
+راستش یه مدتی هست قلبم خیلی درد میگیره و قابل تحمل هست
*خب بهتره یه چکاب بدید
چند مین بعد
*متاسفم ولی دیر اقدام کردید
+یعنی چی؟
*به دلیل استرس زیاد و شک عصبی متداوم قلبتون خیلی ضعیف شده باید عمل کنید وعملتون هم درصد مردن و زنده موندن برابره باید بیبینیم میتونی دووم بیاری یانه
+راه دیگه ای نیست؟
*خیر
+خیلی ممنون خدافظ
*خدافظ
پرش زمانی به شب
×کجایی؟
+یکم دیگه میرسم
چند مین بعد
+سلام
×سلام عزیزم خوبی؟
+آره،واسه چی میخواستی منو بیبینی؟
×راستش میخواستم باهات حرف بزنم،چیزی شده؟خیلی رفتارت سرد شده انگار از روی اجبار پیشمی
+آره،از روی اجبار پیشتم دیگه خسته شدم بیا به هم بزنیم
×چی؟
+نشنیدی چی گفتم؟بیا بهم بزنیم دیگه دوست ندارم
ویو ا/ت
همش دروغ بود من هنوز عاشقانه میپرستیدمش بی نهایت دوستش داشتم ولی وقتی احتمال زنده بودنم مشخص نیست چرا باید بیشتر از این اذیتش کنم
+آشنایی با تو وا خاطراتم با تو واقعا فوق العاده بود ولی دیگه نمیتونم ببخشید،خدافظ
×داری میری دیگه نه؟بدون که من هنوز دوست دارم و نمیبخشمت بابت اینکار بهتگفتم فرصت آخرمه ولی بازم نابودش کردی از تو توقع نداشتم
ا/ت ویو
حرف هاش خیلی آزار دهنده بود نمیتونستم نمیدونم چجوری ولی خودمو به خونه رسوندم پاهام توان راه رفتن نداشت سرم گیج میرفت و افتادم زمین فکر کنم این آخرشه چقدر بد که حتی بدون اینکه شانسمو امتحان کنم دارم میمیرم ولی چه بهتر دیگه عذاب نمیکشم و سیاهی
×ا/ت عزیزم پاشو میدونی چند وقته رفتی؟چرا بهم نگفتی مریضی؟نمیبخشمت چرا تنهام گذاشتی؟منو اینجا تنها گذاشتی و رفتی اشکال نداره چه زود چه دیر میام پیشت عزیزم راحت بخوابی
۵۱۹
۰۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.