در گلوگاه من

در گلوگاهِ من
درخت سیبی هست
که از آن
مردی را
بر دار کرده‌اند

اگر دهان می‌گشایم و روی می‌گردانی
بگردان
اما به قِدمتِ عشق سوگند
که تباهی من از می و افیون نیست

اوست که در گلوگاهم آویخته است و
می‌پوسد
آرام آرام.....
#لئوناردو_آلیشان
ترجمه #احمد_شاملو
دیدگاه ها (۹)

با ما به اعتمادِ سرودی ساز کنای همسایه‌ی درد... #احمد_شاملو

و من منتظر تو خواهم ماند همچون کلبه ای تنها . . .تا دوباره م...

تو را در روزگاری دوست دارم ؛که عشق را نمی‌شناسند... #نزار_قب...

ای آیه‌ی مکرر آرامش!می خواهمت هنوز...آری هنوز همدریای آرزوی ...

ازمایشگاه سرد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط