گفت این چیه گذاشتی رو لبات تو که سیگاری نبودی

_گفت : این چیه گذاشتی رو لبات؟ تو که سیگاری نبودی!
_گفتم : خیلی وقته میکشم.
_گفت : تو چی به سرت اومده این یه سالی که ندیدمت؟
_گفتم : سخت نگیر. آرومم میکنه، نمیذاره به چیزی فکر کنم.
_هیچی نگفت
_منم هیچی نگفتم
_بعد از چند دقیقه گفت : مطمئنی نمیذاره به چیزی فکر کنی؟
_گفتم : آره، چطور مگه؟
فندک رو از روی داشبورد برداشت، داد به دستم
یه لبخند تلخ زد و
_گفت :لااقل روشنش کن :))
دیدگاه ها (۴)

بَضی وقتاع اونقد همــه چی گوهه کهـ اَنگشت فـــاکــتــم به سَ...

دلم یه اتفاق خوب میخواد یه حس جدید مثلا یکی بیاد بهم بگه دنی...

آدما از یه جایی به بعد وابسته بهم نمیشن معتاد هم میشن...❤ آق...

کنارش نشستی توی کافه‌و درست روی میزی که جای منه :)هوا سرده د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط