بوسه نه خنده ی گرم از دهن ات کافی بود

بوسه نه .... خنده ی گرم از دهن ات کافی بود
این همه عطر چرا؟.... پیرهن ات کافی بود !

دانه و دام چرا مرغک پر سوخته را؟
قفسِ زلفِ شکن در شکن ات کافی بود !

می شد این باغ خزان دیده بهاری باشد
یک گل صورتی دشت تن ات کافی بود !

لطف کردی به خدا در غزلم آمده ای
از همان دور، مژه هم زدن ات کافی بود !

قافیه ریخت به هم .....خلوت من خوشبو شد
گل چرا ماه؟........ در ادکلن ات کافی بود !
دیدگاه ها (۲)

بوسه نه .... خنده ی گرم از دهن ات کافی بوداین همه عطر چرا؟.....

گفتنی هایی به دل دارم نمیگویم به توعاشقت هستم گرفتارم نمیگوی...

می دونست دلم اسیره ولی رفتمی دونست گریه ام می گیره ولی رفتمی...

دنیا مانند پژواک اعمال و خواستهای ماست.اگر به جهان بگویی: “س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط