من هفت تا ددی دارم
❤❤❤❤❤❤❤
#من_هفت_تا_ددی_دارم 🚫🔥
#part_8۷
جونگکوک با تعجب پرسید:چی میگی؟ دیوونه شدی؟
تهیونگ:من میرم شمام خواستین بیاین
اینو گفتم و عصبی به طرف در خروج رفتم.
مدیر برنامه ها و کارگردان میدوییدن دنبالم تا برگردم اما برام مهم نبود.
الان فقط نجات جون یک نفر مهم بود اونم هانا بود.
دختر کوچولویی که طی یک سال و خوردهای جوری بهش وابسته شده بودم که حتی حاضر نبودم چند روز ازش جدا شم.
ولی نمیدونستم سرنوشت چه جدایی بدی برامون رقم زده.....
توی ماشین نشستن و خواستن روشنش کنم که صدای باز شدن درا به گوشم خورد
جین:بی ما میری دیگه؟
تهیونگ:زود باشین
اینو گفتم و منتظر شدم تا سوار شن بعد سوار شدنشون سریع راه افتادم
#ANIL
@dady_2021
#من_هفت_تا_ددی_دارم 🚫🔥
#part_8۷
جونگکوک با تعجب پرسید:چی میگی؟ دیوونه شدی؟
تهیونگ:من میرم شمام خواستین بیاین
اینو گفتم و عصبی به طرف در خروج رفتم.
مدیر برنامه ها و کارگردان میدوییدن دنبالم تا برگردم اما برام مهم نبود.
الان فقط نجات جون یک نفر مهم بود اونم هانا بود.
دختر کوچولویی که طی یک سال و خوردهای جوری بهش وابسته شده بودم که حتی حاضر نبودم چند روز ازش جدا شم.
ولی نمیدونستم سرنوشت چه جدایی بدی برامون رقم زده.....
توی ماشین نشستن و خواستن روشنش کنم که صدای باز شدن درا به گوشم خورد
جین:بی ما میری دیگه؟
تهیونگ:زود باشین
اینو گفتم و منتظر شدم تا سوار شن بعد سوار شدنشون سریع راه افتادم
#ANIL
@dady_2021
۲۷.۶k
۱۹ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.