ماه روشن من
ماه روشن من
پارت(۳۱)
ویو جیمین
/امممممم خب یه کسی به نام مین میسو امدن
-چی( باداد)
+جیمین شی اروم باش
*سلام
-شما برید بیرون اقای جانگ
/چشم اقا
*خب من امدم شوهرمو ببرم
+تو هرزه غلط میکنی عوضی(با داد)
-هلیا میتونی بلند شی
+اره ددی
-میسو کثافت برو تو حیاط بیمارستان تا با هلیا بیام بیا بریم بیب
+باش ددی
فلش بک به حیاط بیمارستان
-هرزه عوضی میخوای چه گوهی بخوری هااا
*میخوام ترو ببرم ددی جیمین
-به من نگو ددی تنها کسی که میتونه به من ددی بگه هلیاست بعدشم اسم منو به زبون نجست نیار هرزه اشغال
+هه کثافت
*منم یا تو
دیدم میسو زد در گوش هلیا و هلیا افتاد زمین منم هل داد دیدم با پا زد تو شکم هلیا و دیدم گوشه لب هلیا پارست
-هرزه گمشو اونور هلیا
دوییدم سمت هلیا که دیدم بیهوشه
اخه این دختر چه گناهی کرده که باید انقدر زجر بکشه
دیدم بهوش امد گفت بزارمش پایین تا به حساب اون میسو برسه
+هه میزنی در گوش من میدونم چه بلایی سرت بیارم اشغال نجس
*تو گوه میخوری
دیدم از دوباره هلم داد که این سری افتادم دور
و هلیا رو هل داد هلیا افتاد زمین یه چوب خیلی نازک برداشت و به پاهای زریف عشقم میزد
اما هلیا هلش داد و یکی زد تو گوشش
+توعه هرزه هیچ گوهی نیست چرا از زندگی من نمیری بیرون نکنه دوست داری بمیری اشغال عوض هااااا( با داد )
*نخیر من میخوام شوهرت رو واسه خودم کنم
-هه منو!( با نیش خند)
یدونه زدم تو گوش میسو
-تو نمیتونی منو واسه خودت کنی میدونی چرا؟
*نه بگو!
-چون من واسه هلیام( باداد)
+هه افرین ددی جیمین
رفتم نزدیک هلیا و لبشو بوسیدم دیدم میسو داره با حسرت نگاه میکنه
*(زد زیر خنده) اخ دلم هه ددی
-اره ددی چون من هم خودم هم بدنم واسه اونه حتی بدنه هلیا و خود هلیا هم واسه منه
*باش ولی به دستت میارم
+تو گوه میخوری
*برو گمشو
-عوضی
هلیا رو براید استایل بغل کردم که دیدم بیهوش شد و ازش خون میره بردمش رو تخت بیمارستان گذاشتم گفتم دکتر بیاد
/خب اقای پارک
-بله
/خانم پارک دیگه نباید بهش اسیب برسه خیلی ضعیفن پس تا 2 ماه تو بیمارستان بستری هستن
-یا خدا ممنون
-اووووو 2 ماه تازه دوروز که داخل بیمارستانه قربونت برم
+خدانکنه
-عه بهوش امدی
+هوم
-خب خوبی
+اره
داشتم به هلیا غذا میدادم که یهو...........
خماری عررررر 😜🤎
میزارم بیبی هام ✨🪐
حمایت کنید 🌙💛
کامنت 💌
لایک ♥
بزارید قشنگام🌱✨
پارت(۳۱)
ویو جیمین
/امممممم خب یه کسی به نام مین میسو امدن
-چی( باداد)
+جیمین شی اروم باش
*سلام
-شما برید بیرون اقای جانگ
/چشم اقا
*خب من امدم شوهرمو ببرم
+تو هرزه غلط میکنی عوضی(با داد)
-هلیا میتونی بلند شی
+اره ددی
-میسو کثافت برو تو حیاط بیمارستان تا با هلیا بیام بیا بریم بیب
+باش ددی
فلش بک به حیاط بیمارستان
-هرزه عوضی میخوای چه گوهی بخوری هااا
*میخوام ترو ببرم ددی جیمین
-به من نگو ددی تنها کسی که میتونه به من ددی بگه هلیاست بعدشم اسم منو به زبون نجست نیار هرزه اشغال
+هه کثافت
*منم یا تو
دیدم میسو زد در گوش هلیا و هلیا افتاد زمین منم هل داد دیدم با پا زد تو شکم هلیا و دیدم گوشه لب هلیا پارست
-هرزه گمشو اونور هلیا
دوییدم سمت هلیا که دیدم بیهوشه
اخه این دختر چه گناهی کرده که باید انقدر زجر بکشه
دیدم بهوش امد گفت بزارمش پایین تا به حساب اون میسو برسه
+هه میزنی در گوش من میدونم چه بلایی سرت بیارم اشغال نجس
*تو گوه میخوری
دیدم از دوباره هلم داد که این سری افتادم دور
و هلیا رو هل داد هلیا افتاد زمین یه چوب خیلی نازک برداشت و به پاهای زریف عشقم میزد
اما هلیا هلش داد و یکی زد تو گوشش
+توعه هرزه هیچ گوهی نیست چرا از زندگی من نمیری بیرون نکنه دوست داری بمیری اشغال عوض هااااا( با داد )
*نخیر من میخوام شوهرت رو واسه خودم کنم
-هه منو!( با نیش خند)
یدونه زدم تو گوش میسو
-تو نمیتونی منو واسه خودت کنی میدونی چرا؟
*نه بگو!
-چون من واسه هلیام( باداد)
+هه افرین ددی جیمین
رفتم نزدیک هلیا و لبشو بوسیدم دیدم میسو داره با حسرت نگاه میکنه
*(زد زیر خنده) اخ دلم هه ددی
-اره ددی چون من هم خودم هم بدنم واسه اونه حتی بدنه هلیا و خود هلیا هم واسه منه
*باش ولی به دستت میارم
+تو گوه میخوری
*برو گمشو
-عوضی
هلیا رو براید استایل بغل کردم که دیدم بیهوش شد و ازش خون میره بردمش رو تخت بیمارستان گذاشتم گفتم دکتر بیاد
/خب اقای پارک
-بله
/خانم پارک دیگه نباید بهش اسیب برسه خیلی ضعیفن پس تا 2 ماه تو بیمارستان بستری هستن
-یا خدا ممنون
-اووووو 2 ماه تازه دوروز که داخل بیمارستانه قربونت برم
+خدانکنه
-عه بهوش امدی
+هوم
-خب خوبی
+اره
داشتم به هلیا غذا میدادم که یهو...........
خماری عررررر 😜🤎
میزارم بیبی هام ✨🪐
حمایت کنید 🌙💛
کامنت 💌
لایک ♥
بزارید قشنگام🌱✨
۶.۵k
۰۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.