زود رفتم بیمارستان
زود رفتم بیمارستان
@بفرمایید از این طرف
روی جنازه رو باز کردن
کوک نبود
از خوشحالی گریه میکردم
@خودشونن
+نه هق
رفتم خونه به مامان کوک زنگ زدم
+الو مامان (همه چی رو میگه)
÷چی کوک خودش کجاست
+نمیدونم مامان نگرانشم
÷باشه آروم باش من الان میام
ویو کوک
×ولم کنید آشغالا
_آخی زنت اگه بفهمه خیلی ناراحت میشه
×عوضی من بهت گفتم برادر
_مامان از اولم تو رو انتخاب کرد
×مامان دوست داشت تو قلبشو شکستی
_خفه شو.
یه تیر هوایی زد
×من دو تا بچه دارم تو عموی اونایی
_میدونم کاناکی و کانالی
×تو از کجا میدونی
_تاریخ مرگشون دستمهه چون
@بفرمایید از این طرف
روی جنازه رو باز کردن
کوک نبود
از خوشحالی گریه میکردم
@خودشونن
+نه هق
رفتم خونه به مامان کوک زنگ زدم
+الو مامان (همه چی رو میگه)
÷چی کوک خودش کجاست
+نمیدونم مامان نگرانشم
÷باشه آروم باش من الان میام
ویو کوک
×ولم کنید آشغالا
_آخی زنت اگه بفهمه خیلی ناراحت میشه
×عوضی من بهت گفتم برادر
_مامان از اولم تو رو انتخاب کرد
×مامان دوست داشت تو قلبشو شکستی
_خفه شو.
یه تیر هوایی زد
×من دو تا بچه دارم تو عموی اونایی
_میدونم کاناکی و کانالی
×تو از کجا میدونی
_تاریخ مرگشون دستمهه چون
۱۷.۲k
۱۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.