خونخاص

#خون_خاص
#پارت_۲
جرا خونه ما محاصره شده؟ وایی نه مافیای بندر پس برا همی تو مهمونی نبود !
ماما و بابام رو ازم جداکردن و همراه آراز اون ها رو بردنن منم بیهوش شدم وچیز دیگه ای یادم نی
وقتی به هوش امدم دستم بسته بود داشتن منو بیاده میکردن تا پاهام به زمین خور با دست بسته هر دو تا شون رو زدم و سمت در وازه رفتم که
ارباب- اگه یه قدم دیگه برداری باید با خانوادت خداحافظی کنی😏
روم رو برگردونم یه حرفی بزنم که چشام سیاهی رفت....








شرمنده کم شد
دیدگاه ها (۰)

ادامه رومان ۳۵ تایی شدن۳ پارت میزارم

#خون_خاص#پارت_۳وقتی بیدارشدم توی یه اتاق بامیله های زندان بو...

#خون_خاص#پارت_۱سلام+اسم+فاطی+هست+من+۱۷+سالمه+و+پدر+من+بزرگتر...

کررررااااااااشششششش مننن

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط