مخاطب خاص
مخاطب خاص
گفت دیگه تموم کنیم ، تو درست بشو نیستی
گفتم: درست میشم! دیگه اذیتت نمیکنم!
-بیخیال این وسط همه چی غلطه،تموم شد دیگه،بس کن این بحث بی فایدرو
+ولی من دوست دارم!
-مرسی
مرسی...؟؟؟ جوابی که فکر نمیکردم هیچ وقت ازش بشنوم
قول داده بود نزاه دوستیمون به این راحتیا تموم شه
ولی فقط حرف بود... حرف حرف حرف...
سرم داغ شده... تموم شد!
هی مسیجارو میخوندم،باورم نمیشد
اینقدر غیر قابل تحمل بودم که رفت؟
پای منطق رو کشید وسط
به گند کشید همه چیو با این منطق مسخرش
تموم شد...تموم شد...
چند وقته که تموم شده،تقریبا یه سال گدشته
قبلنا که تموم میکرد،میدونستم باز برمیگرده
آروم منتظرش میموندم
ولی این بار... خیلی حرفا زد که نباید میزد
گفت ازم متنفر شده
گفت دیگه همه چی،همه چی تموم شده
پنجره رو باز میکنم و نفس عمیق میکشم
بزار پلان شبونه رو اجرا کنم... آروم شم شاید
میشینم لب پنجره،یه سیگار روشن میکنم
موزیک میزارمو چشمامو میبندم
"میدونم زمین صافه.."
چقدر خاطره هجوم میارن تو مغزم...
زمستون،واسه اولین بار،بعد از یه سال دستمو گرفت...
چه ذوقی داشتم وقتی تو چشام زل زد و گفت دوسم داره...
آخرین چهارشنبه سال،اولین باری که منو بوسید...
پشت گوشی..عشق بازیمون...
مسیجای آخر شب،مه نترسم،راحت بخوابم
اون همه عکس که میفرستادیم به هم
سیصد تاscreen shotاز مسیجای قشنگش،از روز اول تا حالا
اون vois موزیکایی که برام میفرستاد
دارم از دوری تو دق میکنم حالیت نیست `اونکه میمیره برات خود منم حالیت نیست من میخوام تا همیشه کنار تو بمونم اما تو نمیزاری حرف بزنم حالیت نیست،
چند بار شروع کردیمو نشد؟
چند بار خواستیمو نشد؟
چرا هرچی بیشتر سمتت میام،محکم تر به عقب پرت میشم؟
چرا هرچی میگذره،حسم بهت کم نمیشه؟
هر روز دارم دیوونه تر میشم...
هرچی بیشتر منو شکستی،بیشتر بخشیدمت
هرچی سزد تر شدی،بیشتر دوست داشتم
تو نمیفهمی...
وقتایی که زول میزدی تو چشام
چه آشوبی توی دلم بود
نمیفهمی روزی که گفتی واسه همیشه تمومش کنیم
چه بلایی سر دلم اومد
پر پرمیشدم وقتی خسته بودی و چشمات غمگین
دیوونه میشدم وقتی عکساتو با یکی دیگه میدیدم
ولی بازم راضی بودم چون خوشحال بودم که تو خوشحالی
گفته بودی ازم متنفری...
باش...متنفر باش...
میخواستم امشب باهات حرف بزنم
ولی انقدر سردی که ...
بیخیال...باز یهآهنگ منو تا کجا ها که نبرد
تو آروم بخواب و شاد زندگی کن♥
گفت دیگه تموم کنیم ، تو درست بشو نیستی
گفتم: درست میشم! دیگه اذیتت نمیکنم!
-بیخیال این وسط همه چی غلطه،تموم شد دیگه،بس کن این بحث بی فایدرو
+ولی من دوست دارم!
-مرسی
مرسی...؟؟؟ جوابی که فکر نمیکردم هیچ وقت ازش بشنوم
قول داده بود نزاه دوستیمون به این راحتیا تموم شه
ولی فقط حرف بود... حرف حرف حرف...
سرم داغ شده... تموم شد!
هی مسیجارو میخوندم،باورم نمیشد
اینقدر غیر قابل تحمل بودم که رفت؟
پای منطق رو کشید وسط
به گند کشید همه چیو با این منطق مسخرش
تموم شد...تموم شد...
چند وقته که تموم شده،تقریبا یه سال گدشته
قبلنا که تموم میکرد،میدونستم باز برمیگرده
آروم منتظرش میموندم
ولی این بار... خیلی حرفا زد که نباید میزد
گفت ازم متنفر شده
گفت دیگه همه چی،همه چی تموم شده
پنجره رو باز میکنم و نفس عمیق میکشم
بزار پلان شبونه رو اجرا کنم... آروم شم شاید
میشینم لب پنجره،یه سیگار روشن میکنم
موزیک میزارمو چشمامو میبندم
"میدونم زمین صافه.."
چقدر خاطره هجوم میارن تو مغزم...
زمستون،واسه اولین بار،بعد از یه سال دستمو گرفت...
چه ذوقی داشتم وقتی تو چشام زل زد و گفت دوسم داره...
آخرین چهارشنبه سال،اولین باری که منو بوسید...
پشت گوشی..عشق بازیمون...
مسیجای آخر شب،مه نترسم،راحت بخوابم
اون همه عکس که میفرستادیم به هم
سیصد تاscreen shotاز مسیجای قشنگش،از روز اول تا حالا
اون vois موزیکایی که برام میفرستاد
دارم از دوری تو دق میکنم حالیت نیست `اونکه میمیره برات خود منم حالیت نیست من میخوام تا همیشه کنار تو بمونم اما تو نمیزاری حرف بزنم حالیت نیست،
چند بار شروع کردیمو نشد؟
چند بار خواستیمو نشد؟
چرا هرچی بیشتر سمتت میام،محکم تر به عقب پرت میشم؟
چرا هرچی میگذره،حسم بهت کم نمیشه؟
هر روز دارم دیوونه تر میشم...
هرچی بیشتر منو شکستی،بیشتر بخشیدمت
هرچی سزد تر شدی،بیشتر دوست داشتم
تو نمیفهمی...
وقتایی که زول میزدی تو چشام
چه آشوبی توی دلم بود
نمیفهمی روزی که گفتی واسه همیشه تمومش کنیم
چه بلایی سر دلم اومد
پر پرمیشدم وقتی خسته بودی و چشمات غمگین
دیوونه میشدم وقتی عکساتو با یکی دیگه میدیدم
ولی بازم راضی بودم چون خوشحال بودم که تو خوشحالی
گفته بودی ازم متنفری...
باش...متنفر باش...
میخواستم امشب باهات حرف بزنم
ولی انقدر سردی که ...
بیخیال...باز یهآهنگ منو تا کجا ها که نبرد
تو آروم بخواب و شاد زندگی کن♥
۱۲.۴k
۲۷ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.