ویو ا.ت
ویو ا.ت
آماده شدم و رفتم ( لباس یونگی و ات رو میزارم ) سمت باغ وحش رفتم و یونگی رو فقط دیدم
ویو یونگی
آماده شدم و رفتم سمت باغ وحش و فقط ا.ت اونجا بود و رفتم سمتش
( نکنه: شوگا از طرف استادیو رفت )
یونگی: عامممم سلام کسی نیومد
ا.ت: سلام نه
نیم ساعت بعد
ا.ت: چرا نمیان
یونگی: فک کنم نقشه بود که ما باهم تنها باشیم
ا.ت: اخه چرا
یونگی : نمیدونم ولی بریم یکم خوش بگذرونیم( چشمک)
ا.ت: اوکی باش
فلش بک به بعد بازی
یونگی : عاممم ا.ت
ا.ت،: چیه
یونگی : میخوام بهت بگم که دوست دارممممممممم
ا.ت: چی😳😳
یونگی : دوست دارم
یونگی،: تو چی
ویو ا.ت یهو دست خودم نبود و بیام رو گذاشتم رو لباش و سرم رو تکون دارم
یونگی : ( ا.ت تو بقلم کردم و سرش رو نوازش کردم
فلش بک به ۳ سال بعد
سوهو: مامانی گشنمهههههه
ا.ت: الان بابا شوگا میاد دیگه وایسا( خوده)
یونگی: سلاممممممممم من اومدممممم
سوهو،: سلامم بابااااااااا
یونگی: سلام پسرم
ا.ت: سلام
یونگی : سلام عشقم دختر تو شکمت چطوره ( چشمک)
ا.ت : خوبهههههه( خنده)
ا.ت: بیاین غذا
یونگی : بریممممممممممم
سوهو: بریمممممممممم
پاپاننننن چند پارتی
آماده شدم و رفتم ( لباس یونگی و ات رو میزارم ) سمت باغ وحش رفتم و یونگی رو فقط دیدم
ویو یونگی
آماده شدم و رفتم سمت باغ وحش و فقط ا.ت اونجا بود و رفتم سمتش
( نکنه: شوگا از طرف استادیو رفت )
یونگی: عامممم سلام کسی نیومد
ا.ت: سلام نه
نیم ساعت بعد
ا.ت: چرا نمیان
یونگی: فک کنم نقشه بود که ما باهم تنها باشیم
ا.ت: اخه چرا
یونگی : نمیدونم ولی بریم یکم خوش بگذرونیم( چشمک)
ا.ت: اوکی باش
فلش بک به بعد بازی
یونگی : عاممم ا.ت
ا.ت،: چیه
یونگی : میخوام بهت بگم که دوست دارممممممممم
ا.ت: چی😳😳
یونگی : دوست دارم
یونگی،: تو چی
ویو ا.ت یهو دست خودم نبود و بیام رو گذاشتم رو لباش و سرم رو تکون دارم
یونگی : ( ا.ت تو بقلم کردم و سرش رو نوازش کردم
فلش بک به ۳ سال بعد
سوهو: مامانی گشنمهههههه
ا.ت: الان بابا شوگا میاد دیگه وایسا( خوده)
یونگی: سلاممممممممم من اومدممممم
سوهو،: سلامم بابااااااااا
یونگی: سلام پسرم
ا.ت: سلام
یونگی : سلام عشقم دختر تو شکمت چطوره ( چشمک)
ا.ت : خوبهههههه( خنده)
ا.ت: بیاین غذا
یونگی : بریممممممممممم
سوهو: بریمممممممممم
پاپاننننن چند پارتی
۴.۰k
۱۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.