ظهر اومدم به مامانم گفتم مامان از این کفشا میخوام یکم مکث

ظهر اومدم به مامانم گفتم مامان از این کفشا میخوام یکم مکث کردو گفت بچگونس گفتم کجاش بچگونس نیگا صورتیش چه دخترونه و نازه برگشته میگه یکم دقت کن اندازه پات نیست یعنی میخواستم دیوار خونمون و گاز بگیرم خدایی مامانه من دارم ؟؟؟؟
دیدگاه ها (۱۵)

اصن تو خـَِوبی!تـَِو جلو ..ما پشتیـَِم ..ولـَِی مسیری کِه مـ...

☜♚سَـــلامَـتی اُوُنـــایی کِـِـه••دلِـِــشوُن و حَــرفِشـ...

وای بچه ها همین الان فهمیدم فامیلمون مرد انقد عصبی شدم دارم...

خخخخ نباس بگه فضول ولی میبخشیمش

من و ملاقات با BTSpart «1»مادرم طراح مد معروفی بود از پاریس ...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_263در ضمن فهمیدم توی ا...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_278النا که انگار فهمید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط