به نام خدا
به نام خدا
.
روز شمار وقایع محرم (قسمت نهم)
.
نهم محرم الحرام سال 61 هجری قمری به نام "عباس ابن علی علیه السلام" یل باوفای سیدالشهداء
1- در این روز شمر بن ذی الجوشن لعین با نامه ابن زیاد در باب قتل امام حسین علیه السلام وارد کربلا شد.
ابن سعد بر حسب آن نامه، مهیای قتل آنحضرت شد. لاجرم وقت عصر بود که لشکر خود را بانگ زد که: یا خیل الله!!! ارکبی و بالجنة! ابشری!!!
جنود نامسعود او سوار شد و رو به سپاه سیدالشهداء آوردند در حالیکه آن حضرت در پیش خیمه، شمشیر خود را در بر گرفته بود و سر بزانو نهاده بود و بخواب رفته بود. جناب زینب چون هیاهوی لشکر را شنید، بنزد برادر دوید، عرض کرد: برادر مگر صداهای لشکر را نمی شنوید که نزدیک شده اند.
پس حضرت سر از زانو برداشت و خواهر را فرمود که ای خواهر اکنون رسول خدا را در خواب دیدم که بمن فرمود: تو بسوی من خواهی آمد.
در این هنگام امام حسین (ع) برادرش #عباس_بن_علی را به سمت لشکر ابن سعد فرستاد و توسط ایشان از دشمن یک شب را #برای_نماز، راز و نیاز با خدا و تلاوت قرآن مهلت میگیرد.
2- شمر خود را به خیام امام (ع) رسانده، ضمن صدا کردن حضرت عباس و دیگر فرزندان ام البنین، میگوید: « برای شما از عبیدالله #امان_نامه گرفتم».
آنها متفقاً گفتند: «خدا تو را و امان نامه تو را #لعنت کند، ما امان داشته باشیم ولی پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد؟»
3-حفر خندق در اطراف خیام برای مقابله با شبیخون دشمن و قطع کردن راه ارتباطی دشمن با خیام از سه طرف، که فقط از یک قسمت ارتباط برقرار باشد و یاران امام (ع) در آنجا مستقر بودند. این تدبیر امام (ع) برای اصحاب بسیار سودمند بود. گروهی از لشکر عمر بن سعد به سپاه امام (ع) میپیوندند.
4- سخنان امام (ع)با اهل بیت و اصحابش
در این شب امام حسین (ع) اصحاب و اهل بیت خود را جمع نمودند و کلماتی را به آنان فرمودند.
خلاصه کلمات حضرت این بود که من بیعت خود را از شما برداشتم و شما را به اختیار خود گذاشتم تا به هر جا که میخواهید کوچ کنید. پس از فرمایشات حضرت،اهل بیت (ع)و اصحاب کلماتی در وفاداری و جان نثاری خود نسبت به آن حضرت ابراز داشتند (فیض العلام:ص147)
5- سخنان زینب کبری (س)با امام حسین (ع)
در این شب بود که زینب کبری اشعار((یادهر اف لک من خلیل...)) را از زبان برادرش امام حسین شنید و هنگامی که متوجه شد فردا روز شهادت حضرت است فرمود: (ای کاش مرگ مرا نابود ساخته بود و این روز را ندیده بودم ).
سپس سیلی به صورت زد و بیهوش شد. امام (ع)خواهر عزیز و مکرمه خود را به هوش آوردند و مطالبی فرمودند. (بحار الانوار:ج45،ص2)
((پست شماره 1 از 2))
.
.
.
#شیعه
#محرم
#با_محرم
#نهم_محرم
#عباس
#حسین
#امام_حسین
#امام_حسین_علیه_السلام
#یا_مهدی_ادرکنی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حق_پایدار_است
.
روز شمار وقایع محرم (قسمت نهم)
.
نهم محرم الحرام سال 61 هجری قمری به نام "عباس ابن علی علیه السلام" یل باوفای سیدالشهداء
1- در این روز شمر بن ذی الجوشن لعین با نامه ابن زیاد در باب قتل امام حسین علیه السلام وارد کربلا شد.
ابن سعد بر حسب آن نامه، مهیای قتل آنحضرت شد. لاجرم وقت عصر بود که لشکر خود را بانگ زد که: یا خیل الله!!! ارکبی و بالجنة! ابشری!!!
جنود نامسعود او سوار شد و رو به سپاه سیدالشهداء آوردند در حالیکه آن حضرت در پیش خیمه، شمشیر خود را در بر گرفته بود و سر بزانو نهاده بود و بخواب رفته بود. جناب زینب چون هیاهوی لشکر را شنید، بنزد برادر دوید، عرض کرد: برادر مگر صداهای لشکر را نمی شنوید که نزدیک شده اند.
پس حضرت سر از زانو برداشت و خواهر را فرمود که ای خواهر اکنون رسول خدا را در خواب دیدم که بمن فرمود: تو بسوی من خواهی آمد.
در این هنگام امام حسین (ع) برادرش #عباس_بن_علی را به سمت لشکر ابن سعد فرستاد و توسط ایشان از دشمن یک شب را #برای_نماز، راز و نیاز با خدا و تلاوت قرآن مهلت میگیرد.
2- شمر خود را به خیام امام (ع) رسانده، ضمن صدا کردن حضرت عباس و دیگر فرزندان ام البنین، میگوید: « برای شما از عبیدالله #امان_نامه گرفتم».
آنها متفقاً گفتند: «خدا تو را و امان نامه تو را #لعنت کند، ما امان داشته باشیم ولی پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد؟»
3-حفر خندق در اطراف خیام برای مقابله با شبیخون دشمن و قطع کردن راه ارتباطی دشمن با خیام از سه طرف، که فقط از یک قسمت ارتباط برقرار باشد و یاران امام (ع) در آنجا مستقر بودند. این تدبیر امام (ع) برای اصحاب بسیار سودمند بود. گروهی از لشکر عمر بن سعد به سپاه امام (ع) میپیوندند.
4- سخنان امام (ع)با اهل بیت و اصحابش
در این شب امام حسین (ع) اصحاب و اهل بیت خود را جمع نمودند و کلماتی را به آنان فرمودند.
خلاصه کلمات حضرت این بود که من بیعت خود را از شما برداشتم و شما را به اختیار خود گذاشتم تا به هر جا که میخواهید کوچ کنید. پس از فرمایشات حضرت،اهل بیت (ع)و اصحاب کلماتی در وفاداری و جان نثاری خود نسبت به آن حضرت ابراز داشتند (فیض العلام:ص147)
5- سخنان زینب کبری (س)با امام حسین (ع)
در این شب بود که زینب کبری اشعار((یادهر اف لک من خلیل...)) را از زبان برادرش امام حسین شنید و هنگامی که متوجه شد فردا روز شهادت حضرت است فرمود: (ای کاش مرگ مرا نابود ساخته بود و این روز را ندیده بودم ).
سپس سیلی به صورت زد و بیهوش شد. امام (ع)خواهر عزیز و مکرمه خود را به هوش آوردند و مطالبی فرمودند. (بحار الانوار:ج45،ص2)
((پست شماره 1 از 2))
.
.
.
#شیعه
#محرم
#با_محرم
#نهم_محرم
#عباس
#حسین
#امام_حسین
#امام_حسین_علیه_السلام
#یا_مهدی_ادرکنی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حق_پایدار_است
۲.۷k
۰۱ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.