از شهر عطار آمدی یا قصه های مولوی؟
از شهر عطار آمدی یا قصه های مولوی؟
در بیستون دیدم تو را یا بارگاه خسروی؟
شهزادۀ شهنامه ای یا تاجری از بوستان؟
شاید برایم خوانده ای از مثنوی معنوی!
آهنگ چشمان تو را من در کجا بشنیده ام؟
در وردهای هندوان یا آیه های عیسوی؟
از دشتهای زاگرسی یا آذران آبادگان؟
این خنده ها را دیده ام! کوردی گیان یا ساروی؟!
بوی بهاران میدهی! از باغ فردوس آمدی؟
یا چیده ای باغی ز گل از دشت های دنیوی؟
بگذشته ای از مرزها از خط تردید و یقین
کین گونه در اندیشه ام ایمان و باور می شوی
در قلب من پاینده ای ای آشناتر از نفس
هر چند چون خورشید و مه از قاب چشمم می روی
دانم که این کوته غزل، گویای حُسن تو نبود
یک روز تقدیمت کنم، هفتاد دفتر مثنوی...
آرزو_رحیمی
#ستایش_قلب_سربی
از شهر عطار آمدی یا قصه های مولوی؟
در بیستون دیدم تو را یا بارگاه خسروی؟
شهزادۀ شهنامه ای یا تاجری از بوستان؟
شاید برایم خوانده ای از مثنوی معنوی!
آهنگ چشمان تو را من در کجا بشنیده ام؟
در وردهای هندوان یا آیه های عیسوی؟
از دشتهای زاگرسی یا آذران آبادگان؟
این خنده ها را دیده ام! کوردی گیان یا ساروی؟!
بوی بهاران میدهی! از باغ فردوس آمدی؟
یا چیده ای باغی ز گل از دشت های دنیوی؟
بگذشته ای از مرزها از خط تردید و یقین
کین گونه در اندیشه ام ایمان و باور می شوی
در قلب من پاینده ای ای آشناتر از نفس
هر چند چون خورشید و مه از قاب چشمم می روی
دانم که این کوته غزل، گویای حُسن تو نبود
یک روز تقدیمت کنم، هفتاد دفتر مثنوی...
آرزو_رحیمی
#ستایش_قلب_سربی
۱۵.۵k
۳۰ خرداد ۱۴۰۱