اون روزی که برای اولین بار دیدمت جمعه بود.قشنگ یادمه نم ن
اون روزی که برای اولین بار دیدمت جمعه بود.قشنگ یادمه نم نم بارون میومد بهت گفتم دلبرم گفتی جونم گفتم کاش جمعه نبود،کاش بارون نمیومدگفتی عهه چرا مریم ،گفتم میدونی جمعه ها همیشه خیلی سنگینی میکنه رو قلبم بارون هم که بیاد یاد امروز رو رفتن زیر بارون با تو میوفتم واییی اگه زبانم لال تو بری و پیشم نباشی فکر کردی به حال دلم جمعه،بارون،غم نبودنت میدونی چه بلای سردلم و چشام میاد ...خندیدی گفتی بهت قول مردانه میدم اولا من جایی نمیرم دوما قول میدم از امروز به بعد جمعه ها و بارون برات شیرین باشه و دوتایی باهم زیر بارون قدم بزنیم ....الان سالهاست از قولهای مردانه ات میگذره میدونی دلبر جان الان چندساله زیر باران نرفتم فکر کنم تنها ادم روی کره ی زمین باشم که بارون رو دوست نداره
۱۰.۴k
۳۰ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.