مافیای پروی من
#part_16
خب حالا بدون
*× رفتم یدونه چوپ برداشتم تا ۵۰ تا ضربه ز.دمش
بعد نشستم روبه روش
× هوف خسته شدی میخواستی دروغ نگی
+ من دروغ نگفتم خسته . بیحال
× اع چجوری ثابت میکنی
+ تو خیلی مغزت داغونه( مغز خودت داغونه)
× دقیقا این مزخرفات رو از کجات در آوردی
+ تو مگه دوربین نداری خب چک میکردی بعد میزدی( بی حال بغض خسته )
×بعد این حرفش بیهوش شد
*× اون راست میگفت چرا من یادم رفت دوربین
هارو چک کنم؟
× آجوما اجومااا
^ بله
× بیا ات رو ببر اتاقش زخماشو ببند
^ ب بله( ترسیده)
جونگ کوک رفت*
^ آیگو ایگو دختر پیکار کردی تو
^ همه جات زخمی شده
*^ بردمش اتاقش زخم هارو پانسمان کردم
رفتم بیرون
× حالش چطوره
^ بهوش نیومده ولی بهتره
× خوبه مت میرم کنارش
× رفتم روی تختش نشستم
× موهاش روی صورتش ریخته بود اونارو پس زدم اون واقعا زیبا بود
× من دارم چی میگم
ا.ت بیدار شد*
+ چیکار میکنی
× آ هیچی
+ معلومه برو بیرون حوصلتو ندارم
× باش میرم فقط ..
+ فقط چی
× حق با تو بود ببخشید
*× من دارم چی میگم الان گفتم ببخشید
+ فقط برو بیرون
× آ.ت حق داشت اون عذاب زیاد کشیده نباید اینجوری میکردم
× ولی کارم با سومین تازه شروع شد
× سومیننن
س :بله ارباب( عشوه)
× بیا اتاقم زود
س: بله
× میدونی عواقب کارت مردنه ولی من نمیکشمت
عذابت میدم
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.