وقتی به جای کلاغ در آن بازی کودکانه گفتم

وقــتـی بـه جـای کـلـاغ در آن بـازی کـودکـانــه، گـفـتــم: مـامــان پــــر،

خـنـدیـدی و گـفـتـی: «مـــن کـه پــــر نـدارم ...»

بـزرگـتـر کـه شــدم فـهـمــیدم، تـو هــم پــــر داشــتـی ...



روزت مبارک مامان قشنگم روحت شاد :)
دیدگاه ها (۴)

یادم نمیره ک چقد حواست هست ک غصه نبودن مامان و نخورم ....یاد...

سعی کردم که بمانی و بریدی به درککارمان را به غـم و رنج کشیدی...

:(

در میان روزها از "روز دوم" بدم می آید ...روز دوم بی رحم ترین...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط