هااااا اییی به چی وخندهعصبی

-هااااا اییی به چی وَخنده؟*عصبی*
باجی:به هیچی دیوونست بیا بریم*نیشخند*
مایکی:اویی! حرف دهنتو بفهم *عصبی مثلا جدی*
باجی:درست حرف بزن تا نزدمت!*عصبی*
دراکن:بار بیاید بریم الان کار دستمون میدید*جدی*
مایکی و دراکن و باجی کیانا رو بردن تو معبد موساشی که خلوت بود هنوز نزدیکای ظهر بود، کیانا رو روی پله ها گذاشتن و کیانا هم داز کش بود یه لنگش شرق یه لنگش غرب یه دستش اون طرف دنیا یه ورش این طرف دنیا
-هااااااا خرزووووووووو خرزوووو هههههههه*پرید درجا*خرزوووخااااننننن
باجی:کیانا دوباره کصخول شد
-هاااااااا چییی وگگگفتیییییی هااااااا؟! *عصبی*
باجی:کیانا بسه اروم باش ارثتو که نخو-*نیشخند*
-الان وکشمت هااااااااا*دوید دنبال باجی*
باجی:عه! ک.صکش وایستاااااا*اینم دوید سمت کیانا*
هردوتاشون به جون هم افتادن
دراکن:ಠ_ರೃ
مایکی:باجی ولش کن لهش کردی!!
باجی:عه! چرا به من میگییی نکن موهامووووووو
-به ک.صصصصمممممممممممممممممم *عربده*
باجی یه لحظه هنگ کرد و کیانا هم بعد از یه لحظه دید باجی هیچ گو.. چیز هیچ حمله ای نمیکنه اونم وایستاد
باجی:......
.... -
باجی:....
.... -
مایکی:....
دراکن:....
مایکی:خب؟!
-ها؟!
دراکن:ها؟!
باجی:ها؟!
-هااااا؟!
باجی:هاااا
دراکن:ای خدا
مایکی:هاااا
دراکن:ای درد ها ای مرض ها
-امریکا اسراعیل انگلیس همشون واسه ما پشن سل الا سه ترکه ت.خم ترامپ بترکه...
سکوت و بعد کیانا جر خورد و باجی از خنده کیانا که عجیب بود پاره شد از خنده و بعد مایکی هم الکی میخندید که جدی خندش گرفت عین کرم خاکی رو زمین ول ول میخوردن
دراکن:🗿🤲
-حاج اقا دراکن الله یووووووو*جر*
باجی:هاااااااااا*جر*
مایکی اروق زد:دوریاکی های خوشمزه ای بود ممنونم کینا-کی
دیگه جدی جر خوردیم که.....

(عین خودشون شده اخلاقا رفتارا؟! راستی بعد 16 لایک میزارم)
دیدگاه ها (۴)

بروبچچچچ!! من یه ایده به ذهنم رسیده از وقتی که قانون سربازی ...

نیازمند یه سانزو بیدم که عین خودم دیوونه باشه🗿🤲🔥

کیانا 𝖎𝖓 𝖙𝖍𝖊توکیو ریونجرزباجی:هیی کیانا... اونجایی؟! *جدی*-ا...

همه شماها عین ناموس من میمونید پس همتونو به چشم خواهر برادری...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط