من ، میز قهوه خانه و ...
من ، میز قهوهخانه و ...
چایی که مدتیست ...
هی فکر میکنم به شمایی که ...
مدتیست ...
" یک لنگه کفش " مانده به جا ،
از من و تویی
در جستجوی " سیندرلایی " که ...
مدتیست ...
با هر صدای قلبِ تو ،
تکرار میشود
ها ! گوش کن به این اُپرایی که ...
مدتی است .
هر روز ...
سرفه میکنم اندوه شعر را
آلوده است بیتو هوایی که ...
مدتیست ...
دیگر کلافه میشوم و ...
دست میکشم ،
از این ردیف و قافیههایی که ...
مدتیست ...
کاغذ مچاله میشود و ...
داد میزنم ؛
آقا ! چه شد ، سفارش چایی که ...
مدتیست ...
🍃 ❤ ️
چایی که مدتیست ...
هی فکر میکنم به شمایی که ...
مدتیست ...
" یک لنگه کفش " مانده به جا ،
از من و تویی
در جستجوی " سیندرلایی " که ...
مدتیست ...
با هر صدای قلبِ تو ،
تکرار میشود
ها ! گوش کن به این اُپرایی که ...
مدتی است .
هر روز ...
سرفه میکنم اندوه شعر را
آلوده است بیتو هوایی که ...
مدتیست ...
دیگر کلافه میشوم و ...
دست میکشم ،
از این ردیف و قافیههایی که ...
مدتیست ...
کاغذ مچاله میشود و ...
داد میزنم ؛
آقا ! چه شد ، سفارش چایی که ...
مدتیست ...
🍃 ❤ ️
۲۸۰
۰۱ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.