سکوت کمر فکرم را شکست

سکوتـ کمر فکرمـ را شکستــ…
خستهـ امـ…
از تظـــاهر بهـ خندیدنـ،بهـ بودنـ،بهـ صبـر،بهـ ایستادگیـ…
کــــاشـ میشد بهـ عزراییلـ رشوهـ داد…
ایــــنجا !!!
در اینـ سرزمینـ خاکیـ
پر استـ از ادمـ هاییـ کهـ مرا نمیـ فهمند و فقطـ ترجمهـ امـ میـ کنند…
آنـ همـ بهـ زبانـ خودشانـ…



#Mahdi
دیدگاه ها (۳)

ﺑﻌﻀــــﮯ ﻭﻗﺘــــﺎ ﺳڪـــﻮﺗـــــ ﻣﯿڪﻨــﻢ...!ﭼﻮטּ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺭﻧﺠﯿﺪﻡ...

از پیرمردی پرسیدند:چرا ناراحتی؟گفت:جاسیگاریم شکستگفتند مگر چ...

رَفتَم قبرِستان و اَز اَهالی آنجا پُرســـــــیدَم مَدارکِ لا...

سنگ قبرمو دوستــــــــــ دارم چوڹ قراره بشه پاتوق باباـــــم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط