گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم

گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم
گفتا که شبرو است او از راه دیگر اید .
دیدگاه ها (۱)

گفتم که نوش لعلت ما را به ارزو کشت گفتا مگوی با کس تا وقت ان...

گفتم که بوی زلفت گمراه عالم کرد .

ای میر نمی بینی این مملکت جان رادرکش قدحی با من بگذار ملامت ...

کتاب هبوط وکتاب کویر دو جلد منفک هم هستند هبوط کتابیست سمبل...

این دباره میزارموقتش بزودی میرسد گفتا بس است کسی هست انکه در...

گفتم تو که می‌دانستی، چرا ماندنَم آسان نبود؟گفتا که کسی می‌ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط