آقا سلام روضه مادر شروع شد

آقا سلام، روضه مادر شروع شد
باران اشک های مکرر شروع شد
آقا اجازه هست بخوانم برایتان
این اتفاق از دم یک در شروع شد
تا ریشه های چادر خاکی مادرت
آتش گرفت،روضه معجر شروع شد
فریادهای مادر پهلو شکسته ات
تا شد فشار در دو برابر شروع شد
این ماجرا رسید به آنجا که نیمه شب
بی اختیار گریه حیدر شروع شد
وقتی رسید قصه به اینجای شعر من
ایام خانه داری دختر شروع شد .....
دختر رسید تا خود آن لحظه ای که ظهر
یک ماجرا به قافیه سر شروع شد

# یا-مهدی- ادرکنی
# یا - زهرا(س)
دیدگاه ها (۱)

به دلم افتادهبه دلم افتاده مادر دردتو دوا می گیرهخوب می شی م...

غسل آیینهبُرد در شب تا نبیند بی‌نقابماه نورانی تر از خود، آف...

صلی الله علیک یا حضرت زهراشبی باز دلم حال و هوای تو گرفت و ب...

کسیکه دغدغه ی فاطمیه را داردهمیشه از گنه و معصیت ابا داردکسی...

رمان: زخم عشقِ توپـارت اول🙇🏻‍♀️💓︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۫...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط