ادامه
ادامه
ا.ت: چرا تهیونگ اینجوری میکرد نکنه میخواد ولم کنه ......
تهیونگ:با حرف هاش قلبم تیکه تیکه میشد(خدا نکنه) من با فرشته کوچولوم چیکار کردم سریع رفتم بغلش کردم
ا.ت :داشتم با خودم حرف میزدم دیدم توی آغوش گرمی قرار گرفتم دیدم تهیونگه انگار دنیا رو بهم داده بودن زدم زیر گریه
تهیونگ:آروم باش نفسم آروم باش من اینجام نمیخواد از چیزی بترسی عشقم آروم باش *بغض*
ا.ت:چرا باهام اینطوری میکنی دیگه دوسم نداری*باگریه*
تهیونگ با حرفی که زد بغضم شکست ببخشید عشقم ببخشید که اینطوری رفتار کردم بخاطر اون شرکت کوفتی بود ببخشید
ا.ت دیدم تهیونگ داره گریه میکنه نتونستم ببینم داری اشک میریزه
ا.ت: تهیونگم گریه نکن باشه تروخدا من نمی تونم ببینم گریه میکنی
تهیونگ:میشه ببخشیم*کیوت با بغض*
ا.ت :باشه نفسم میبخشمت فقط دیگه گریه نکن
تهیونگ: قول میدم برات جبران کنم اصلا تا یک ماه شرکت نمیرم میریم سفر باشه ؟؟
ا.ت باشه ولی باید قول بدی دیگه باهام سرد نشی
تهیونگ:من غلط بکنم با فرشته ی خودم سرد بشم
بعدش گونش رو که بهش سیلی زدم رو بوسیدم
ببخشید عسلم که زدمت واقعا ببخشید
تهیونگ سرش رو انداخت پایین
ا.ت:اشکال نداره نفسم با دستم سرش رو بلند کردم و بوسیدمش
تهیونگ:خب حالا بریم بخوابیم که فردا باید بریم سفر
ا.ت :باشههه هورااا
تهیونگ :کیوت خودمیییی
خب دیگه اونا رفتن خوابیدن تهیونگم هم دیگه هیچ وقت با ا.ت سرد نشد و تا اخر عمرشون با خوشحال زندگی کردن
*پایان *
اینم یه چند پارتی طولانییی خدمت شوما
#اد.جئون
ا.ت: چرا تهیونگ اینجوری میکرد نکنه میخواد ولم کنه ......
تهیونگ:با حرف هاش قلبم تیکه تیکه میشد(خدا نکنه) من با فرشته کوچولوم چیکار کردم سریع رفتم بغلش کردم
ا.ت :داشتم با خودم حرف میزدم دیدم توی آغوش گرمی قرار گرفتم دیدم تهیونگه انگار دنیا رو بهم داده بودن زدم زیر گریه
تهیونگ:آروم باش نفسم آروم باش من اینجام نمیخواد از چیزی بترسی عشقم آروم باش *بغض*
ا.ت:چرا باهام اینطوری میکنی دیگه دوسم نداری*باگریه*
تهیونگ با حرفی که زد بغضم شکست ببخشید عشقم ببخشید که اینطوری رفتار کردم بخاطر اون شرکت کوفتی بود ببخشید
ا.ت دیدم تهیونگ داره گریه میکنه نتونستم ببینم داری اشک میریزه
ا.ت: تهیونگم گریه نکن باشه تروخدا من نمی تونم ببینم گریه میکنی
تهیونگ:میشه ببخشیم*کیوت با بغض*
ا.ت :باشه نفسم میبخشمت فقط دیگه گریه نکن
تهیونگ: قول میدم برات جبران کنم اصلا تا یک ماه شرکت نمیرم میریم سفر باشه ؟؟
ا.ت باشه ولی باید قول بدی دیگه باهام سرد نشی
تهیونگ:من غلط بکنم با فرشته ی خودم سرد بشم
بعدش گونش رو که بهش سیلی زدم رو بوسیدم
ببخشید عسلم که زدمت واقعا ببخشید
تهیونگ سرش رو انداخت پایین
ا.ت:اشکال نداره نفسم با دستم سرش رو بلند کردم و بوسیدمش
تهیونگ:خب حالا بریم بخوابیم که فردا باید بریم سفر
ا.ت :باشههه هورااا
تهیونگ :کیوت خودمیییی
خب دیگه اونا رفتن خوابیدن تهیونگم هم دیگه هیچ وقت با ا.ت سرد نشد و تا اخر عمرشون با خوشحال زندگی کردن
*پایان *
اینم یه چند پارتی طولانییی خدمت شوما
#اد.جئون
- ۴.۰k
- ۱۰ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط