یاقوت سیاه🖤
یاقوت سیاه🖤
part3
✧: خب سلام بچها (علامت معلم✧
بچها: سلام
فلش بک به زنگ خونه ها
ات: کیفمو میخواستم بر دارم که یهو یک دستی رو دست خودم حسکردم دیدم جیمینه
جیمین: یادت نره بیای کافه
ات: اوک
جیمین: سریع رفتم
ات: تو راه خونه بودم که رسیدم اول رفتم یک دوش 5مینی گرفتم و اومدم یک ارایش لایت کردم و لباسمو پوشیدم(عکس میدم)
و رفتم تو همون کافه دیدم جیمین منتظرم بود
جیمین: همینجوری منتظر ات بودم که دیدم اومد محو ات شده بودم چرا اینقدر این دختر هاته؟.
ات: سلام ببخشید منتظرت گذاشتم
جیمین: راستی ات با من راحت باش
ات: ام باشه
جیمین: راستی میتونم چند تا سوال ازتون بپرسم؟.
ات: ار
جیمین: شما دوس پسر داشتین؟.
ات: نچ
جیمین: اهان
جیمین: ات راستیتش. من د دوست دارم
ات: وایی قلبمم منم همیـنطور
جیمین: میای قرار بزاریم؟..
ات: اممم اهوم
جیمین: واقنن؟.
ات: ار
جیمین: من برم سفارشمونو از مرده بگیرم
ات: اوک. که دیدم یک پسراداره بهم نزدیک میشه
پسره: ای خانم خشگلع باهام قرار میزاری؟.
ات: ن
جیمین سفارشمونو رفتیم گرفتیم ومیخواستم بیام که یک پسره داره ازیتش میکنه ات روسریع رفتم گفتم ای تو برو اونبر
پسرع: اون وقت تو کیشی؟.
جیمین: من رلشم همینو میخواستی حالام برو گورتو گم کن
ات: جیمینا چرا زدیش؟.
جیمین: چون داشت ازیتت میکرد
ات: ولی اشکال نداشتداشت ازیتم میکرد
جیمین: اتت میشه دیگه نگی اشکال نداشت برای من مهمه
ات: ببخشید
جیمین: کیوت
ات: چیزی گفتی؟.
جیمین: ن ن
ات: خب چرا گفتی بیام؟.
جیمین: برای اینکه حسمو بهت بگم
جیمین: راستی تو تنها زندگی میکنی؟.
ات: اممم ارع
جیمین: منم همینطور میای خونه ی من امشب؟.
ات: نمیدونم
جیمین: خب بیا خونه ی من دیگهه(کیوت)
ات: جیمینا خودتو کیوت نکن اینطوری من میمیرماا
جیمین: پس باید بیای خونه ی مننن
ات: باش
جیمین: بیا بریم
ات: اوکی
ات: با جیمین رفتیم سوار ماشینش تو راه بودیم
جیمین: مرسی
ات: چرا؟.
جیمین: اگ تو نبودی عشقمو پبدا نمیکردم
ات: با این حرفش سرخ شدم
جیمین: چرا سرخ شدی خجالت کشیدی؟.
ات: نه حالا تو نگاهت بت راه باشه
جیمین: اوف باشع
پرش زمانی به خونه ی جیمین
جیمین: پیاده شو این خونه ی منه
ات: واییی جیمیناا چه خشگله خونت
جیمین: مرسی
ات: با جیمین رفتیم تو خونه خیلی خشگل بود
جیمین: اون اتاقه مال تویه
ات: امم مرسیــ. رفتم تو اتاقی که جیمین اشاره کرد. که دیدم جیمین هم اومد تو
جیمین: منم میخوام اینجا بخوابم
ات: اوکی تو رو تخت منم رو زمین
جیمین: نـ بیا رو تختتتتت
part3
✧: خب سلام بچها (علامت معلم✧
بچها: سلام
فلش بک به زنگ خونه ها
ات: کیفمو میخواستم بر دارم که یهو یک دستی رو دست خودم حسکردم دیدم جیمینه
جیمین: یادت نره بیای کافه
ات: اوک
جیمین: سریع رفتم
ات: تو راه خونه بودم که رسیدم اول رفتم یک دوش 5مینی گرفتم و اومدم یک ارایش لایت کردم و لباسمو پوشیدم(عکس میدم)
و رفتم تو همون کافه دیدم جیمین منتظرم بود
جیمین: همینجوری منتظر ات بودم که دیدم اومد محو ات شده بودم چرا اینقدر این دختر هاته؟.
ات: سلام ببخشید منتظرت گذاشتم
جیمین: راستی ات با من راحت باش
ات: ام باشه
جیمین: راستی میتونم چند تا سوال ازتون بپرسم؟.
ات: ار
جیمین: شما دوس پسر داشتین؟.
ات: نچ
جیمین: اهان
جیمین: ات راستیتش. من د دوست دارم
ات: وایی قلبمم منم همیـنطور
جیمین: میای قرار بزاریم؟..
ات: اممم اهوم
جیمین: واقنن؟.
ات: ار
جیمین: من برم سفارشمونو از مرده بگیرم
ات: اوک. که دیدم یک پسراداره بهم نزدیک میشه
پسره: ای خانم خشگلع باهام قرار میزاری؟.
ات: ن
جیمین سفارشمونو رفتیم گرفتیم ومیخواستم بیام که یک پسره داره ازیتش میکنه ات روسریع رفتم گفتم ای تو برو اونبر
پسرع: اون وقت تو کیشی؟.
جیمین: من رلشم همینو میخواستی حالام برو گورتو گم کن
ات: جیمینا چرا زدیش؟.
جیمین: چون داشت ازیتت میکرد
ات: ولی اشکال نداشتداشت ازیتم میکرد
جیمین: اتت میشه دیگه نگی اشکال نداشت برای من مهمه
ات: ببخشید
جیمین: کیوت
ات: چیزی گفتی؟.
جیمین: ن ن
ات: خب چرا گفتی بیام؟.
جیمین: برای اینکه حسمو بهت بگم
جیمین: راستی تو تنها زندگی میکنی؟.
ات: اممم ارع
جیمین: منم همینطور میای خونه ی من امشب؟.
ات: نمیدونم
جیمین: خب بیا خونه ی من دیگهه(کیوت)
ات: جیمینا خودتو کیوت نکن اینطوری من میمیرماا
جیمین: پس باید بیای خونه ی مننن
ات: باش
جیمین: بیا بریم
ات: اوکی
ات: با جیمین رفتیم سوار ماشینش تو راه بودیم
جیمین: مرسی
ات: چرا؟.
جیمین: اگ تو نبودی عشقمو پبدا نمیکردم
ات: با این حرفش سرخ شدم
جیمین: چرا سرخ شدی خجالت کشیدی؟.
ات: نه حالا تو نگاهت بت راه باشه
جیمین: اوف باشع
پرش زمانی به خونه ی جیمین
جیمین: پیاده شو این خونه ی منه
ات: واییی جیمیناا چه خشگله خونت
جیمین: مرسی
ات: با جیمین رفتیم تو خونه خیلی خشگل بود
جیمین: اون اتاقه مال تویه
ات: امم مرسیــ. رفتم تو اتاقی که جیمین اشاره کرد. که دیدم جیمین هم اومد تو
جیمین: منم میخوام اینجا بخوابم
ات: اوکی تو رو تخت منم رو زمین
جیمین: نـ بیا رو تختتتتت
۱۱.۵k
۱۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.