سناریو جونگ کوک

سناریو جونگ کوک

دیشب از جونگ کوک خواسته بودی که برات بستنی بخره اما چون خسته بود برات نخرید توهم باهاش قهر کردی و اونم اصلا نازتو نکشید دقیقا بر خلاف همیشه !
توهم میخواستی ازش انتقام بگیری و از اونجایی که خواهر تهیونگ بودی رفتی پیش تهیونگ و جونگ کوک هم اونجا بود و توهم گفتی:

+اوپا دیشب جونگ کوک دیر اومد خونه و من ازش پرسیدم که چرا دیر اومده خونه اما همین که حرف مو زدم بهم سیلی زد

جونگ کوک هم متعجب بهت نگاه میکرد و با خودش می‌گفت این دیگه چه ادمیه



تهیونگ هم میدونست که تو پیاز داغ شو زیاد کردی و تا این حد نبوده و گفت
×خوب کاری کرده

توهم بیشتر حرصت گرفته بود و اونا هم دوتایی بهت میخندیدن
دیدگاه ها (۱۹)

سناریو یونگی_بزار تو رو توی اغوشم بگیرم...بزار عطرت زیر بینی...

😂😂

سناریو نامجوننامجون معلمت بود و از اونجایی که جذاب ترین معلم...

سناریو تهیونگمجری برنامه ای بودی که بی تی اس به اون برنامه د...

تکپارتینام:وقتی شیر موزش رو می خوریجونگ کوک از استودیوم برگش...

# سناریوسناریو درخواستی وقتی باهاشون بحث کردی و تا صبح بیرون...

سناریو

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط