یه روز اومد کنارم نشست

یه روز اومد کنارم نشست...
کلی دلبری کرد،ناز کرد،قربون صدقم رفت
برگشتم گفتم باز میخوای چی کار کنی که انقدر داری دلبری میکنی ؟ها؟؟
با اون لحن همیشگی بچه گونش گفت هیجی بوخودا...
گفتم بگو من تو رو بزرگت کردم بگو...
گفت من رو انتخاب کردن واسه مدل لباس عروس
میزاری مدل لباس عروس شم؟؟؟
میزاری؟میزاری؟من میدونستم میزاری
حله دیگه حله....
گفتم چی رو حله؟؟نخیر...
یه هفته تمام سر این موضوع دعوا کردیم...
گفتم من یه بار باید تو رو تو لباس عروس ببینم
اونم روز عروسیمونه،نمیزارم قبل عروسیمون لباس عروس ملت رو تنت کنی
تمام ذوق من دیدن لباس عروس پوشیدنت تو روز عروسیمونه...
خلاصه به هر دری زد نتونست من رو راضی کنه
میدونی چیه...
یه چند تا عکس تو گوشیم هست
تو لباس عروس پوشیدی
یه مردی ام کنارت وایساده،لباس دامادی تنشه
میگما مدل لباس عروس شدی آره؟؟؟
اون مردی ام که کنارت وایساده مدل لباس دامادیه...
مگه نه؟؟؟
من هر چی به این مردم میگم بابا این دو نفر مدلن،وگرنه عشقم مگه میشه عروس کسی دیگه بشه،تا میگم میزنن زیر گریه....
فکر میکنن من دیوونه ام...
بیا خودت بهشون بگو...
بگو قرار بود مدل لباس عروس بشی
بیا بگو دیگه...
بیا بگو لعنتی...

#امیرعلی_اسدی
دیدگاه ها (۹)

همیشه سیگار کشیدنت عذابم میدادراستشو بخوای بیشتر از روی حساد...

کیا چالِ لپ دارن؟؟؟ دسا بالااااا😇 🖐 💙 💙 💙 💙 💙

همه چیز از یه دعوای مسخره شروع شدچند روز بود بهونه گیر شده ب...

با یه پیج دیگه که عکسای خودم نبود و اصلا هیچکس نمیدونست این ...

باشه پس بیا من خودم تو رو میکنم چند ساعت ببینم دیگه چی داری ...

یکی بیاد غمو از دلم در آرهجای غم اسمتو رو قلبم بذارهمگه غیر ...

پارت ۵+ باشه (کشیده و حرصی)ـ بیا باز شدی حالا همراه من بیا +...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط