you will be yours🍷14
you will be yours🍷14
ویو ات
رفتم سوار اسانسور شدم رفتم تو اتاق جولیا
ات:سلام چطوری
جولیا:خوبم مرسی جلسه داشتین اره
ات:اره الان تموم شد این پرونده های دیروزیه تموم شده
جولیا:اها دستت درد نکنه یه سریه دیگم هست بهت میدم فردا انجامشون بدی
ات:باشه
جولیا:راستی دیدی یونا رو پرت کردن بیرون بیچاره دلم براش سوخت
ات:اهوم من برم دیگه فعلا
جولیا:فعلا
رفتم یه تاکسی گرفتم رفتم تو خونه لباسامو عوض کردم غذا خوردم نشستم پای تلویزیون کم کم داشت خوابم میبرد
خوابید
ویو جیمین
بعد شرکت رفتم خونه باز قرار قیافه گوه یونا رو ببینم فاک رسیدم خونه در خونه رو باز کردم دیدم یونا نشسته داره تخمه میخوره فیلم می بینه بی اهمیت بهش رفتم تو اتاقم(اتاق یونا با اتاق جیمین جداست) لباسامو عوض کردم رفتم پایین
جیمین:اجوما
اجوما:بله ارباب
جیمین:شام چی گذاشتی
اجوما: عام ارباب گوشت کبابی و سوپ کیمچی با جلبک مزه دار شده و سوشی
جیمین:اها خوبه برو
اجوما:چشم
رفتم بغل یونا نشستم منم فیلم ببینم که باز زر زد
یونا:امروز که بهم نگفتی با اون همه بی احترامی از شرکتت پرتم کردی بیرون دیشب چرا خونه نیومدی
جیمین:اولن دوس داشتم انداختمت بیرون خودتم داری میگی شرکتت اختیارش دسته خودمه خودم میگم کی بره کی بیاد دومن تو گوه خور منی که بدونی دیشب کجا بودم
یونا:جیمین من زنتم اینو بفهم تا ابد قرار باهم زندگی کنیم باید بدون شوهرم کجا میره چیکار میکنه
جیمین:زارت تو خوابت باید ببینی که تا ابد قرار باهم باشیم درضم بهتم نگفتم بری بچه ها رو سقط کنی از خداتم باشه
تا یونا خواست حرف بزنه اجوما پرید وسط حرف
اجوما:ارباب سفره امادس
جیمین می ره شام میخوره می ره تو اتاقش میخوابه یونا هم کل شبو زار میزنه و صبح میشه............
چقپ دارم فعال میشم پشمام
ویو ات
رفتم سوار اسانسور شدم رفتم تو اتاق جولیا
ات:سلام چطوری
جولیا:خوبم مرسی جلسه داشتین اره
ات:اره الان تموم شد این پرونده های دیروزیه تموم شده
جولیا:اها دستت درد نکنه یه سریه دیگم هست بهت میدم فردا انجامشون بدی
ات:باشه
جولیا:راستی دیدی یونا رو پرت کردن بیرون بیچاره دلم براش سوخت
ات:اهوم من برم دیگه فعلا
جولیا:فعلا
رفتم یه تاکسی گرفتم رفتم تو خونه لباسامو عوض کردم غذا خوردم نشستم پای تلویزیون کم کم داشت خوابم میبرد
خوابید
ویو جیمین
بعد شرکت رفتم خونه باز قرار قیافه گوه یونا رو ببینم فاک رسیدم خونه در خونه رو باز کردم دیدم یونا نشسته داره تخمه میخوره فیلم می بینه بی اهمیت بهش رفتم تو اتاقم(اتاق یونا با اتاق جیمین جداست) لباسامو عوض کردم رفتم پایین
جیمین:اجوما
اجوما:بله ارباب
جیمین:شام چی گذاشتی
اجوما: عام ارباب گوشت کبابی و سوپ کیمچی با جلبک مزه دار شده و سوشی
جیمین:اها خوبه برو
اجوما:چشم
رفتم بغل یونا نشستم منم فیلم ببینم که باز زر زد
یونا:امروز که بهم نگفتی با اون همه بی احترامی از شرکتت پرتم کردی بیرون دیشب چرا خونه نیومدی
جیمین:اولن دوس داشتم انداختمت بیرون خودتم داری میگی شرکتت اختیارش دسته خودمه خودم میگم کی بره کی بیاد دومن تو گوه خور منی که بدونی دیشب کجا بودم
یونا:جیمین من زنتم اینو بفهم تا ابد قرار باهم زندگی کنیم باید بدون شوهرم کجا میره چیکار میکنه
جیمین:زارت تو خوابت باید ببینی که تا ابد قرار باهم باشیم درضم بهتم نگفتم بری بچه ها رو سقط کنی از خداتم باشه
تا یونا خواست حرف بزنه اجوما پرید وسط حرف
اجوما:ارباب سفره امادس
جیمین می ره شام میخوره می ره تو اتاقش میخوابه یونا هم کل شبو زار میزنه و صبح میشه............
چقپ دارم فعال میشم پشمام
۵.۱k
۰۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.