you will br yours🍷12
you will br yours🍷12
چانگ میاد تو اتاق جلسه که ات برای احترام گذاشتن بلند میشه اما تهیونگ جیمین نه روی صندلی نشستن
جبمین: ات بشین ببینم کی بهت گفته بلند شی مگه اون رییسته؟(اروم که فقط ات بشنوه)
ات:خواستم احترام بزارم فقط همین(اروم که فقط جیمین بشنوه)
جیمین:نمی خواد به دشمن خونی من احترام بزاری دفع اخرت باشه این دفع رو گذاشتم دفع بد تنبیه میشی(اروم که فقط ات بشنوه)
ات:غلط کردم(اروم که فقط جیمین بشنوه)
چانگ:خب اقای پارک چه خبر
جیمین:میخوای چه خبری باشه
چانگ:هیچی اون خانم محترمو معرفی نمی کنی
جیمین:منشیم ات ات چانگ
ات:از اشناییتون خوشبختم اقای چانگ
چانگ:منم هم همینطور ات شی (چانگ بلند میشه ات هم بلند میشه چانگ میاد طرف ات دست میده که چانگ دست ات رو می بوسه ات هم لبخند میزنه😊🤝)
جیمین:چانگ کی به تو اجازه داد دست منشی منو ببوسی ات بشیم
میشینه
چانگ:اقای پارک مثل اینکه رو منشی تون خیلی غیرتی
جیمین:هممم اینجا نیومدیم راجب منشیم حرف بزنیم اومدیم راجب کار حرف بزنیم
راجب کار حرف میزنن جلسه تموم میشه ات جیمین تهیونگ از اتاق میان بیرون ات میره تو اتاق خودش تهیونگ جیمین میرن تو اتاق جیمین که حرف بزنن وقت خالی دارن
تهیونک:خب(لبخند مرموز🔞💔)
جیمین:خب که خب
تهیونگ:مثل اینکه عاشق ات شدی
جیمین:تو از کجا فهمیدی
تهیونگ:من همینطوری یه چیزی گفتم تو واقعا عاشقش شدی جیمین
جیمین:اره
تهیونگ:مگه تو زن نداری
جیمین:اه تمومش کن دیگه اصلا برام مهم نیست زن داشته باشم یا نه مهم اینکه ات قرار مال منه شه
تهیونگ:پس تکلیف اون بچه های بی گناه چی میشه
جیمین:هیچی
تهیونگ:همین هیچی مسخره داری میکنی
جیمین:شاید یونا رو طلاق داد
تهیونگ:خانوادهاتونم گذاشت
جیمین:تو از کجا فهمیدی عاشقش شدم
تهیونگ:من رفیقمو نشناسم به لای جرز دیوارم نمی خورم
پسر از رفتارت از اخلاقت کاملا مشخصه عاشقشی چانگ دستشو بوسید میخواستی چانگو خفه کنی
جیمین:ربطی نداره چانگ ادم خیلی هیزیه ات هم گناه داره امکان داره چانگ بلای سرش بیاره که گوه میخوره به ات دس بزنه این دفع رو گذشتم دفعه بعد زنده بودنشو تضمین نمیکنم
تهیونگ:ات چی اونم عاشقته
جیمین:نمی دونم اگه باشه که خیلی خوبه اگه نباشه بزور اونو مال خودم میکنم
تهیونگ:مثلا چیکار میکنی می دزدیش
جیمین:چاره ای دیگم دارم به نظرت؟.........
چانگ میاد تو اتاق جلسه که ات برای احترام گذاشتن بلند میشه اما تهیونگ جیمین نه روی صندلی نشستن
جبمین: ات بشین ببینم کی بهت گفته بلند شی مگه اون رییسته؟(اروم که فقط ات بشنوه)
ات:خواستم احترام بزارم فقط همین(اروم که فقط جیمین بشنوه)
جیمین:نمی خواد به دشمن خونی من احترام بزاری دفع اخرت باشه این دفع رو گذاشتم دفع بد تنبیه میشی(اروم که فقط ات بشنوه)
ات:غلط کردم(اروم که فقط جیمین بشنوه)
چانگ:خب اقای پارک چه خبر
جیمین:میخوای چه خبری باشه
چانگ:هیچی اون خانم محترمو معرفی نمی کنی
جیمین:منشیم ات ات چانگ
ات:از اشناییتون خوشبختم اقای چانگ
چانگ:منم هم همینطور ات شی (چانگ بلند میشه ات هم بلند میشه چانگ میاد طرف ات دست میده که چانگ دست ات رو می بوسه ات هم لبخند میزنه😊🤝)
جیمین:چانگ کی به تو اجازه داد دست منشی منو ببوسی ات بشیم
میشینه
چانگ:اقای پارک مثل اینکه رو منشی تون خیلی غیرتی
جیمین:هممم اینجا نیومدیم راجب منشیم حرف بزنیم اومدیم راجب کار حرف بزنیم
راجب کار حرف میزنن جلسه تموم میشه ات جیمین تهیونگ از اتاق میان بیرون ات میره تو اتاق خودش تهیونگ جیمین میرن تو اتاق جیمین که حرف بزنن وقت خالی دارن
تهیونک:خب(لبخند مرموز🔞💔)
جیمین:خب که خب
تهیونگ:مثل اینکه عاشق ات شدی
جیمین:تو از کجا فهمیدی
تهیونگ:من همینطوری یه چیزی گفتم تو واقعا عاشقش شدی جیمین
جیمین:اره
تهیونگ:مگه تو زن نداری
جیمین:اه تمومش کن دیگه اصلا برام مهم نیست زن داشته باشم یا نه مهم اینکه ات قرار مال منه شه
تهیونگ:پس تکلیف اون بچه های بی گناه چی میشه
جیمین:هیچی
تهیونگ:همین هیچی مسخره داری میکنی
جیمین:شاید یونا رو طلاق داد
تهیونگ:خانوادهاتونم گذاشت
جیمین:تو از کجا فهمیدی عاشقش شدم
تهیونگ:من رفیقمو نشناسم به لای جرز دیوارم نمی خورم
پسر از رفتارت از اخلاقت کاملا مشخصه عاشقشی چانگ دستشو بوسید میخواستی چانگو خفه کنی
جیمین:ربطی نداره چانگ ادم خیلی هیزیه ات هم گناه داره امکان داره چانگ بلای سرش بیاره که گوه میخوره به ات دس بزنه این دفع رو گذشتم دفعه بعد زنده بودنشو تضمین نمیکنم
تهیونگ:ات چی اونم عاشقته
جیمین:نمی دونم اگه باشه که خیلی خوبه اگه نباشه بزور اونو مال خودم میکنم
تهیونگ:مثلا چیکار میکنی می دزدیش
جیمین:چاره ای دیگم دارم به نظرت؟.........
۸.۱k
۰۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.