نامحسوس پارت
نامحسوس پارت۲-
کای:خو چیکار کنم انگار نه انگار تو دختر این خونه ا ی تا لنگ ظهر می خوابی ممنم گوشنم میشه[درحالی که داره خرده شیشه هارو جمع میکنه]
ا.ت:لنگ ظهر کجا بود بابا به من چه که تو مثل جغدی حالا اشکال نداره بیا اینور خودم جمعشون میکنم[بااخم الکی]
کای:خواهر کوچولوی خودمی تو
ویو ا.ت>
کای اومد گونمو بوسید بعدمثل پسربچه ی ۵ساله حمله ور شد سمت کاناپه بعد به من میگه کوچولو🙄
خرده شیشه هاروجمع کردم بعد رفتم یه تخم مرغ نیمرو کردمو دوتا نون تستم گذاشتم تو تستر(من:ایشش این چسی بازیا چیع🤨) به کای گفتم حواسش به غذا باشه منم رفتمWC روتین پوستی مو انجام دادم
"'چند دقیقه بعد"'
ادامه دارد..............
کای:خو چیکار کنم انگار نه انگار تو دختر این خونه ا ی تا لنگ ظهر می خوابی ممنم گوشنم میشه[درحالی که داره خرده شیشه هارو جمع میکنه]
ا.ت:لنگ ظهر کجا بود بابا به من چه که تو مثل جغدی حالا اشکال نداره بیا اینور خودم جمعشون میکنم[بااخم الکی]
کای:خواهر کوچولوی خودمی تو
ویو ا.ت>
کای اومد گونمو بوسید بعدمثل پسربچه ی ۵ساله حمله ور شد سمت کاناپه بعد به من میگه کوچولو🙄
خرده شیشه هاروجمع کردم بعد رفتم یه تخم مرغ نیمرو کردمو دوتا نون تستم گذاشتم تو تستر(من:ایشش این چسی بازیا چیع🤨) به کای گفتم حواسش به غذا باشه منم رفتمWC روتین پوستی مو انجام دادم
"'چند دقیقه بعد"'
ادامه دارد..............
- ۵۳
- ۱۰ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط