ای که دنیا بی تو هرشب می شود دشوارتر

ای که دنیا بی تو ، هرشب می شود دشوارتر
از تو بیزارم ! ولی ... از زندگی بیزارتر

بعد از این حتی غزل با من غریبی می کند
احتمالا مدتی را ، می شوم کم کارتر

قرص هایم ، باعث تسکین اعصابم که هیچ !
می کند این قرص ها ، آخر مرا بیمارتر

قلب تـنگت بیش از این جایی برای من نداشت
صبر کن ! شاید که پیدا شد ، دلی جادارتر

سرو بودم ، چون که از چشم تو افتادم ، دریغ
کاج باید می شدم ، ... وقتی شدم پربارتر

حیف شد بانو ! که پیش از این تو را نشناختم
دلبــر مـه پیـــکرـ ، از اژدهــا خونخوارتر



محسن نظری
دیدگاه ها (۱)

من آمـده ام از لـب تــو ، قـند بســازماز قصه ی دلــدادگی ام ...

هی نکن گریه ، نکش آه ! دلم می شکندمن به آسانی ِ یک کاه ، دل...

بگذار ، از یک بغض و یک تکـــرار بنویسماز اشک ... روی دسته ی ...

کنار خود بنشین ! ... با خودت مشاوره کنبخند و از بدنــت ، غصه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط